اصول روانشناسی

webramz2 | 2 سال پیش | خدمات روانشناسی

آنچه در این مقاله می خوانید

    اصول روانشناسی یکی از مباحث کلیدی و اساسی است که هر فردی که قصد دارد در زمینه روانشناسی فعالیت کند، باید به‌طور کامل با آن آشنا شود. این اصول به‌عنوان مبنای نظری و عملی روانشناسی به شمار می‌آیند و بدون درک صحیح آن‌ها، انجام پژوهش‌ها و ارائه درمان‌های مؤثر در این حوزه دشوار خواهد بود. در واقع، اشراف به اصول روانشناسی به فرد کمک می‌کند تا در جایگاه یک روانشناس، بتواند فعالیت‌های موثری در زمینه درمان، مشاوره روانشناسی یا پژوهش انجام دهد و تاثیرات قابل توجهی در زندگی افراد بگذارد. یکی از ویژگی‌های مهم علم روانشناسی این است که در آن، تمایل به تمرکز بر نیازها و مسائل فردی، همیشه در اولویت قرار دارد. روانشناسان همواره سعی دارند تا با تحلیل دقیق رفتارها، احساسات و تفکرات افراد، راهکارهایی مناسب برای بهبود وضعیت روانی آن‌ها ارائه دهند. در این مسیر، تلاش روانشناسان بر کدام مورد متمرکز است؟ پاسخ این سوال بر اهمیت شناخت انسان و فرآیندهای روانی او تأکید دارد. هدف نهایی روانشناسی بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها از طریق درک بهتر و مدیریت رفتارهای فردی و اجتماعی است. درک اصول روانشناسی می‌تواند گامی اساسی در رسیدن به این هدف باشد و موجب ارتقاء سلامت روانی و اجتماعی افراد گردد.

    روانشناسی چیست؟

    روانشناسی چیست؟

    همانطور که تاکید شد روانشناسی تلاش دارد تا کیفیت زندگی انسان ها را بهبود ببخشد. از همین رو است که می توان با شناخت روانشناسان برجسته و باسابقه بسیاری از مسائل فردی، اجتماعی و… را در طول زندگی حل کرد. در واقع روانشناسی تلاش می کند تا با مطالعه ذهن و رفتار انسان ها و نیز تاثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی مثل اجتماع، محیط بیرون و حتی خود به راهکارهای عملی برای بهبود شرایط زندگی فرد کمک کند. شناخت اختلالات روانی و روحی و نیز مطالعه عمیق بر ابعاد مختلف زندگی انسان ها می تواند به یک روانشناس کمک کند تا به صورت دقیق تر به درک مناسب انسان ها دست پیدا کند.

    علم روانشناسی انواع مختلفی دارد که در آن به مسایل متفاوتی می پردارند:

    روانشناسی غیر طبیعی، زیستی، بالینی، شناختی، قیاسی، رشدی، جنایی، صنعتی و سازمانی تنها بخشی از انواع روانشناسی است.

    برای موفقیت در روانشناسی، اولین قدم یادگیری اصول پایه‌ای این رشته است. درک این اصول به شما کمک می‌کند تا بتوانید رفتار انسان‌ها را به‌درستی تحلیل کنید و از این تحلیل‌ها در ارائه خدمات روانشناسی استفاده کنید. با گسترش دامنه مطالعات و آشنایی با دیدگاه‌های مختلف روانشناسی، می‌توانید در مشاوره فردی یا خانوادگی، راهکارهای مؤثری برای حل مشکلات روانی و رفتاری افراد ارائه دهید. دیدگاه‌های مختلف روانشناسی به روانشناسان این امکان را می‌دهند تا از زوایای مختلف به تحلیل رفتار انسان‌ها پرداخته و در موقعیت‌های مختلف بهترین راهکارها را پیدا کنند. هر یک از دیدگاه‌ها، مانند رفتارگرایی، روانکاوی، شناختی و انسان‌گرایانه، بر جنبه‌ای خاص از فرآیندهای روانی تأکید دارند و به تحلیل رفتار، احساسات و افکار فرد می‌پردازند. برای مثال، دیدگاه روانکاوی به تأثیر ناخودآگاه و تجربیات اولیه دوران کودکی بر رفتار فرد توجه دارد، در حالی که دیدگاه شناختی بیشتر بر نحوه پردازش اطلاعات و تأثیر آن بر رفتار متمرکز است. اگر در جستجوی بهترین روانشناس شمال تهران هستید، می‌توانید با مراجعه به متخصصان این حوزه، به بهترین راهکارها و درمان‌های مناسب برای مسائل خود دست یابید و کیفیت زندگی‌تان را بهبود بخشید.

    مهمترین اصول روانشناسی:

    اصول روانشناسی شامل چه چیزهایی است؟

    شاید برای شما هم این سوال ایجاد شده باشد که در روانشناسی کدام اصل از همه مهمتر است ؟ می توان گفت مهم‌ترین اصل روانشناسی به‌طور کلی به «درک و تحلیل رفتار انسان» اشاره دارد. این اصل تأکید دارد که برای درک انسان‌ها، باید به عوامل مختلفی چون افکار، احساسات، انگیزه‌ها و محیط اطراف آن‌ها توجه کرد. روانشناسی به‌عنوان علمی که به مطالعه رفتار و فرآیندهای ذهنی می‌پردازد، می‌کوشد تا به سؤالاتی همچون چرا انسان‌ها به شیوه‌های خاصی رفتار می‌کنند، چه عواملی بر این رفتارها تأثیر می‌گذارند و چگونه می‌توان این رفتارها را تغییر داد، پاسخ دهد. این اصل در همه شاخه‌های روانشناسی مانند روانشناسی بالینی، اجتماعی، شناختی، تربیتی و بالینی کاربرد دارد و به متخصصان این امکان را می‌دهد که با شناسایی و تحلیل دقیق رفتارها، درمان‌های مؤثری برای مشکلات روانی و رفتاری ارائه دهند. در نهایت، هدف روانشناسی نه تنها درک انسان‌هاست، بلکه بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی آنان نیز است. در ادامه به دیگر اصول مهم روانشناسی اشاره خواهیم کرد.

    1. اصل تعامل ذهن و رفتار: این اصل تأکید دارد که ذهن و رفتار انسان‌ها به‌طور پیچیده‌ای به هم متصل هستند و برای درک دقیق رفتار فرد، باید به تعامل میان این دو توجه کرد. فرآیندهای ذهنی مانند افکار، احساسات و انگیزه‌ها بر رفتار تأثیر دارند و برعکس، رفتار فرد نیز می‌تواند بر فرآیندهای ذهنی او اثر بگذارد. برای مثال، یک شخص با افکار منفی ممکن است رفتارهایی مانند انزوا یا اضطراب را نشان دهد. در روانشناسی، تحلیل این تعاملات به درک عمیق‌تری از انسان‌ها و همچنین طراحی روش‌های درمانی و آموزشی مؤثر کمک می‌کند.
    2. اصل انگیزش: انگیزش عامل اصلی رفتار انسان‌هاست و درک این که چرا فردی در موقعیتی خاص رفتار خاصی را نشان می‌دهد، به بررسی انگیزه‌ها و نیازهای فردی برمی‌گردد. این انگیزه‌ها می‌توانند داخلی (مثل علاقه به یادگیری) یا بیرونی (مانند دریافت پاداش) باشند. تحلیل انگیزش به روانشناسان این امکان را می‌دهد که عوامل درونی و بیرونی را شناسایی کرده و از آن‌ها برای بهبود رفتار و عملکرد فرد بهره ببرند. درک انگیزش همچنین کمک می‌کند تا درمان‌های مؤثری برای افراد با مشکلات مختلف طراحی شود.
    3. اصل یادگیری: یادگیری یکی از اساسی‌ترین فرآیندهایی است که رفتار انسان‌ها را شکل می‌دهد. این فرآیند به‌طور مستقیم به چگونگی تغییر رفتارها از طریق تجربه، آموزش یا مشاهده دیگران بستگی دارد. یادگیری به روانشناسان این امکان را می‌دهد که تحلیل کنند چگونه افراد از تجربه‌های خود استفاده می‌کنند و این تجربه‌ها چگونه بر رفتار آن‌ها تأثیر می‌گذارند. برای مثال، یادگیری شرطی می‌تواند باعث شود فردی به‌طور ناخودآگاه از یک موقعیت خاص بترسد، که در تحلیل رفتار او مؤثر خواهد بود.
    4. اصل درک و شناخت: درک و شناخت انسان‌ها، فرآیندی است که به نحوه پردازش اطلاعات و تأثیر آن‌ها بر رفتارها می‌پردازد. تحلیل این فرآیندها به ما کمک می‌کند تا بفهمیم چگونه فرد از اطلاعات محیطی استفاده کرده و بر اساس آن‌ها تصمیم می‌گیرد و رفتار می‌کند. به‌عنوان مثال، ممکن است دو فرد یک موقعیت مشابه را به‌طور متفاوت درک کنند و این تفاوت درک باعث ایجاد رفتارهای متفاوت در آن‌ها شود. درک دقیق از این فرآیندها، رفتار فرد را در موقعیت‌های مختلف قابل پیش‌بینی می‌کند.
    5. اصل رشد و تغییر: رشد انسان‌ها به‌طور مداوم در حال تغییر است و این تغییرات از دوران کودکی تا بزرگسالی تحت تأثیر عوامل مختلفی رخ می‌دهند. درک این فرآیند رشد به روانشناسان کمک می‌کند که تغییرات رفتاری افراد را تحلیل کنند و این تغییرات را در زمینه‌های مختلف مانند شناخت، عاطفه و روابط اجتماعی درک نمایند. به‌طور مثال، تغییرات در میزان خودآگاهی یا درک از دیگران در دوران نوجوانی می‌تواند بر رفتار فرد تأثیر بگذارد.
    6. اصل شخصیت و تفاوت‌های فردی: شخصیت هر فرد یک ساختار منحصر به‌فرد از ویژگی‌ها و ویژگی‌های روانی است که رفتار او را شکل می‌دهد. این تفاوت‌های فردی به‌طور مستقیم بر تعاملات اجتماعی، تصمیم‌گیری‌ها و واکنش‌های فردی تأثیر دارند. تحلیل این تفاوت‌ها به روانشناسان کمک می‌کند تا رفتارهای افراد را درک کرده و راهکارهایی متناسب با شخصیت هر فرد برای درمان یا آموزش ارائه دهند. به‌عنوان مثال، فردی که ویژگی‌های برون‌گرایی بیشتری دارد ممکن است رفتارهای اجتماعی بیشتری نشان دهد.
    7. اصل روابط انسانی: روابط انسانی یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر رفتار انسان‌هاست. تعاملات فرد با دیگران می‌تواند تأثیر زیادی بر روان و رفتار او داشته باشد. درک این روابط و تأثیر آن‌ها بر رفتار به روانشناسان کمک می‌کند تا مسائل رفتاری فرد را از منظر روابط اجتماعی تحلیل کنند. روابط مثبت می‌توانند به ایجاد احساس خوشایند و روان سالم کمک کنند، در حالی که روابط منفی می‌توانند باعث بروز مشکلات رفتاری و روانی شوند.
    8. اصل سلامت روان: سلامت روان به توانایی فرد در مدیریت استرس‌ها، برقراری روابط مثبت و داشتن تعادل عاطفی در مواجهه با چالش‌ها اشاره دارد. تحلیل و درک مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و استرس به روانشناسان این امکان را می‌دهد که علل این اختلالات را شناسایی کرده و به درمان آن‌ها بپردازند. سلامت روان مستلزم درک عمیق رفتار انسان‌هاست و متخصصان با تحلیل این رفتارها می‌توانند روش‌های درمانی مؤثری برای کمک به افراد در راستای بهبود کیفیت زندگی و رفاه روانی آن‌ها ارائه دهند.

    انواع دیدگاه های عمده در زمينه روانشناسی

    زمانی که قصد داشته باشید در حوزه روانشناسی مطالعه کنید نیاز است اصل اساسی روانشناسی را یاد بگیرید و پس از آن با توسعه دامنه مطالعات خود و شناخت انواع دیدگاه های مختلف در زمینه روانشناسی می توانید از زوایای مختلف در زمینه عملی خدمات روانشناسی آشنا شوید. دیدگاه های مختلفی در روانشناسی وجود دارد که به کمک روانشناسان می آید تا در مشاوره فردی یا خانوادگی افراد بتوانند به راهکارهای مناسبی برای حل مساله برسند. از مهمترین دیدگاه های موجود در روانشناسی می توان به موارد زیر اشاره کرد: در روانشناسی، دیدگاه‌ها و رویکردهای مختلفی وجود دارند که هر یک از آن‌ها به نحوی خاص به تحلیل و تبیین رفتار انسان‌ها می‌پردازند. این دیدگاه‌ها به‌طور عمده به بررسی عواملی مانند محیط، وراثت، تفکر و فرآیندهای ذهنی در شکل‌دهی به رفتارها و شخصیت انسان‌ها توجه دارند. در ادامه، انواع دیدگاه‌های عمده در زمینه روانشناسی معرفی می‌شوند:

    1. دیدگاه روانکاوی (پیاژه و فروید):
      این دیدگاه تأکید دارد که رفتار انسان تحت تأثیر ناخودآگاه، تمایلات سرکوب‌شده و تجارب اولیه دوران کودکی قرار دارد. روانکاوی، به‌ویژه با نظریات زیگموند فروید، بر اهمیت غرایز، فرافکنی‌ها، و پیچیدگی‌های روانی تأکید می‌کند. طبق این دیدگاه، افراد به‌دلیل تجربیات آسیب‌زا یا سرکوب‌های ذهنی در دوران کودکی، رفتارهایی غیرارادی یا ناخواسته از خود نشان می‌دهند.
    2. دیدگاه رفتاری (واتسون، اسکینر):
      این رویکرد بر این باور است که رفتار انسان‌ها قابل مشاهده و اندازه‌گیری است و تحت تأثیر محیط و تجربیات یادگرفته شده قرار دارد. طبق این دیدگاه، رفتارها از طریق یادگیری شرطی (کلاسیک یا عامل) شکل می‌گیرند. روانشناسان رفتارگرا مانند جان واتسون و بی. اف. اسکینر معتقدند که تقویت و تنبیه عوامل اصلی در شکل‌دهی به رفتارها هستند.
    3. دیدگاه شناختی (پیاژه، باندورا):
      دیدگاه شناختی به فرآیندهای ذهنی مانند ادراک، تفکر، حافظه و حل مسئله می‌پردازد. طبق این دیدگاه، افراد به‌طور فعال اطلاعات را از محیط خود دریافت کرده و آن‌ها را پردازش می‌کنند. روانشناسان شناختی مانند ژان پیاژه و آلبرت باندورا معتقدند که یادگیری نه تنها از طریق محیط بلکه از طریق فرآیندهای شناختی فرد صورت می‌گیرد و نقش مهمی در شکل‌دهی به رفتار دارد.
    4. دیدگاه انسان‌گرایانه (ماسلو، راجرز):
      این دیدگاه بر رشد و پتانسیل فردی انسان‌ها تأکید دارد و به‌دنبال کمک به افراد برای رسیدن به خود شکوفایی و تحقق پتانسیل‌های درونی خود است. طبق این رویکرد، انسان‌ها به‌طور ذاتی تمایل به رشد دارند و تلاش می‌کنند تا در جهت رسیدن به اهداف شخصی و اجتماعی خود گام بردارند. ابراهام مازلو با هرم نیازهای خود و کارل راجرز با مفهوم «شخصیت سالم» این رویکرد را توسعه دادند.
    5. دیدگاه بیولوژیک (نوروساینس):
      دیدگاه بیولوژیک به تأثیرات مغز، سیستم عصبی و ژنتیک بر رفتار انسان‌ها می‌پردازد. طبق این دیدگاه، بسیاری از رفتارهای انسان تحت تأثیر ساختار و عملکرد مغز، ترشح هورمون‌ها و تغییرات عصبی قرار دارند. روانشناسان بیولوژیک به بررسی عواملی چون ژنتیک، آسیب‌های مغزی، یا اختلالات بیوشیمیایی پرداخته و تأثیر آن‌ها را بر رفتار و شخصیت فرد تحلیل می‌کنند.
    6. دیدگاه اجتماعی-فرهنگی:
      این دیدگاه بر تأثیر محیط اجتماعی و فرهنگی بر رفتار فرد تأکید دارد. طبق این رویکرد، رفتار انسان‌ها به‌شدت تحت تأثیر نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدارس، فرهنگ و جامعه قرار دارند. نظریات این دیدگاه به تعاملات میان فرد و جامعه، هنجارها و ارزش‌های اجتماعی، و چگونگی اثرگذاری این عوامل بر رفتارهای فردی می‌پردازند.
    7. دیدگاه تکاملی:
      دیدگاه تکاملی به بررسی رفتار انسان‌ها از منظر تکامل زیستی و تطبیق با محیط می‌پردازد. طبق این رویکرد، بسیاری از رفتارهای انسان‌ها به‌عنوان ویژگی‌های تکاملی برای بقا و تولیدمثل در نظر گرفته می‌شوند. این دیدگاه به‌ویژه بر روی غرایز و رفتارهای اجتماعی مانند همکاری، رقابت و پرورش فرزند تمرکز دارد.

    این دیدگاه‌ها و رویکردها به‌طور مستقیم بر نحوه تحلیل و درمان مشکلات روانی و رفتاری انسان‌ها تأثیر دارند و در مجموع به روانشناسان این امکان را می‌دهند که به‌شیوه‌های مختلفی به مسائل روانی و اجتماعی بپردازند.

    چگونه بهتر زندگی کنیم؟

     چگونه بهتر زندگی کنیم؟

    برای بهتر زندگی کردن لازم است فرد به خود توجه زیادی کند. شناختن انواع احساسات و نیز تمرکز بر خواسته ها، نیازها و… می تواند دچار آشتی فرد با خود شود. پس از آن است که او می تواند در تعامل با دیگر انسان ها و محیط اطراف بدون هر گونه اختلال غیرعادی مواجه شود. بسیاری از انسان ها نه تنها شناختی از خود و نیازهایشان ندارند بلکه  با بی توجهی از کنار آن عبور می کنند و این موضوع به مرور منجر به احساس سرخوردگی و ناامیدی در فرد می شود. واکنش های غیرعادی در مواجهه با مسایل مختلف بروز می دهد و همه این مسایل در کنار هم می تواند زندگی را برای او سخت کند.

    بهترین راه هایی که می توان برای داشتن زندگی بهتر در پیش گرفت عبارت است از:

    پرهیز از قضاوت مردم: کسی ک خودش را دوست دارد و به درست بودن رفتار خود ایمان دارد نباید از قضاوت دیگران نگران باشد. توجه زیاد به نظرات و قضاوت های مردم می تواند فرد را پا در بیاورد چرا که به تعداد همه انسان ها نظرات و قضاوت های مختلف وجود دارد و نمی توان همه مردم را ازخودراضی نگه داشت.

    انتخاب یک سبک زندگی قابل قبول و منطقی: در پیش گرفتن یک سبک زندگی در واقع به فرد هدف می دهد تا براساس آن روابط خود را تنظیم کند و کمتر دچار تنش های محیطی شود.

    داشتن برنامه ریزی: این موضوع برای نظم دادن به زندگی و رسیدگی به همه امور ضروری فرد کمک کننده است و احساس آرامش را به همراه دارد.

    پرهیز از تغییر دادن دیگران: همیشه یادمان باشد ما نمی توانیم انسان های دیگر را تغییر دهیم. این موضوع فقط باعث خستگی و سرخوردگی در روابط می شود.

    پرهیز از انجام کارهای نصفه نیمه: سعی کنید همه کارهای خود را تا پایان دنبال کنید. کارهای نصفه نیمه انگیزه انسان را برای رسیدن به مسیر و برنامه های لذت بخش کم می کند.

    پیدا کردن راه های بهبود کیفیت زندگی: این راه ها می تواند علاوه بر دور کردن استرس و نگرانی، برای زندگی فرد توام با امید و انگیزه باشد.

    انواع اعتیاد های مدرن

    انواع اعتیاد های مدرن

    اعتیاد مدرن موضوعی است که شاید بارها به گوشتان خورده باشد. منظور از اعتیاد مدرن در واقع تمرکز و عادت شدید انسان ها به شبکه های اجتماعی و فضای مجازی است. این افراد با بریدن از محیط واقعی دائما وقت خود را در فضای مجازی و اینترنت می گذرانند و بدون آن حال خوبی ندارند. اعتیاد به بازی های کامپیوتری آنلاین، اعتیاد به شبکه های اجتماعی و هر آنچه به محیط آنلاین مربوط است نمونه هایی از اعتیار مدرن به شمار می آید. از آن جهت به این نوع وابستگی انسان ها اعتیاد گفته می شود که فرد به دلیل تمرکز و عادت شدید به استفاده از یک وسیله یا ماده به آرامش موقت روحی و روانی می رسد. از همین رو برای بهتر شدن حال خود و ماندن در آن حس و حال دائما بیشتر و بیشتر به سمت آن تمایل پیدا می کنند تا آنجا که دیگر بدون آن وسیله، محیط یا ماده دچار اختلال جدی در روال عادی زندگی خود می شوند. شناسایی افرادی که مبتلا به اعتیاد مدرن هستند کار سختی نیست:

    • زندگی این افراد توام با بی نظمی است
    • این افراد منزوی و جمع گریز می شوند
    • همه وقت خود را صرف حضور در فضای مجازی می کنند
    • در موارد شدیدتر فرد حتی از خورد  و خوراک و کار و زندگی عادی می ماند

    انواع اعتیاد مدرن عبارت است از: پوکر، بازی های آنلاین، اینستاگرام و اعتیاد به اخبار

    انواع تکنیک روانشناسی برای زندگی بهتر

    انواع تکنیک روانشناسی برای زندگی بهتر

    زندگی بهتر موضوعی است که امروزه به دلیل سبک زندگی انسان ها بسیار مورد توجه است. دغدغه های زیادی که در ساحات مختلف اجتماعی، اقتصادی، اجتماعی، فردی و… انسان ها با آن مواجه هستند باعث شده تا تلاطم زیادی در روح و روان انسان ها ایجاد شود. از همین دانستن تکنیک هایی که به بهبود کیفیت زندگی افراد کمک کند، بسیار مورد توجه قرار می گیرد. از مهمترین تکنیک هایی که می تواند شما را در داشتن زندگی بهتر کمک کند عبارت است از:

    هدف داشتن و تمرکز بر آن

    هدف داشتن با همه سختی هایی که در طول مسیر رسیدن به آن وجود دارد اما کمک می کند تا انسان ها در زندگی انگیزه و امید داشته باشند. برای بهبود کیفیت زندگی هدف گذاری صحیح و متعاقبا تمرکز بر هدف تا حد زیادی به بهبود کیفیت زندگی کمک می کند. اگر در مواردی رسیدن به هدف حال شما را خوب نکرد، شاید لازم است اهداف خود را بازبینی کنید، گاهی آرزوها با اهداف اشتباه گرفته می شود.

    توجه به خود

    یکی از مهمترین مشکلاتی که افراد در جلسات روان درمانی خود به آن اشاره می کنند نادیده گرفتن خودشان است. این موضوع سبب می شود رفته رفته فرد در طول زندگی خود سرشار از احساس نارضایتی روحی و روانی و مشکلات و بیماری های جسمی شود. اهمیت دادن به خود یعنی توجه به همه نیازها و رسیدگی به آن.

    کشف احساسات

    انسان ها وقتی بتوانند در شرایط مختلف احساسات خود را شناسایی و برای آن چاره اندیشی کنند حال بهتری خواهند داشت. در بسیاری از موقعیت ها که افراد رفتارهای مختلفی از خود نشان می دهند حتی نمی داند واکنش نشان داده درست است یا غلط.

    شناختن عصبانیت ها و خشم های فردی

    در بسیاری از موارد بروز خشم ناشی از انباشت احساسات و نادیده گرفتن آن است که به صورت ناگهانی بروز می کند. در صورتی که فرد در موقعیت های مختلف رفتارهای مناسب را برای پنهان کردن و سکوت بروز دهد مانع از خشم انفجاری و بیش از حد می شود.

    عوامل تاثیر گذار بر خلاقیت

    عوامل تاثیر گذار بر خلاقیت

    خلاقیت یکی از مهارت هایی که فرد توان برقراری اطلاعات و دانسته هی پرکنده خود و ایجاد یک محصول یا اطلاعات جدید است، را دارد. در این میان برخی عوامل به شکل جدی بر خلاقیت انسان اثر گذار است. مهمترین این عوامل عبارت است از:

    • کسب علم و دانش
    • به کارگیری قوای عقلی
    • سبک فکری تحلیلگر
    • انگیزه های فردی و اجتماعی
    • شخصیت
    • محیط زندگی

    سوالات متداول

    آیا خلاقیت می تواند بر بهبود کیفیت زندگی فرد بیفزاید؟

    از آنجا که داشتن برنامه و نیز انگیزه یکی از مهمترین عوامل اثربخش در بهبود کیفیت زندگی است می توان گفت انسان های خلاق تا حد زیادی در این مسیر هستند. تقویت خلاقیت نیز قطعا می تواند در این زمینه تاثیرگذار باشد.

    دکتر مهسا کاشفی زاده

    دکتر مهسا کاشفی زاده، عضو سازمان نظام روانشناسی و انجمن روانشناسان ایران با شماره نظام ۸۶۴۸