روانشناسی تحلیلی چیست؟

روانشناسی تحلیلی

webramz2 | 2 سال پیش | خدمات روانشناسی

آنچه در این مقاله می خوانید

    در دنیای روانشناسی، روانشناسی تحلیلی به عنوان یکی از شاخه‌های مهم و تأثیرگذار شناخته می‌شود. این مکتب که به نام روانشناسی یونگ نیز معروف است، به بررسی عمق ساختار ذهن انسان می‌پردازد و به تحلیل معانی نهفته در رویاها، نمادها و الگوهای رفتاری توجه ویژه‌ای دارد. بسیاری از افراد در جستجوی راه‌هایی برای فهم بهتر خود و دیگران به این دیدگاه روی می‌آورند و از آن به عنوان ابزاری ارزشمند در مسیر رشد فردی بهره می‌برند. روانشناسی تحلیلی با تأکید بر بررسی ناخودآگاه و لایه‌های پنهان شخصیت، فرصت‌های بی‌نظیری برای درک علل ریشه‌ای مشکلات روانی فراهم می‌کند و به افراد کمک می‌کند تا با شناخت دقیق‌تر از تجربیات زندگی، به بهبود روابط شخصی و اجتماعی خود دست یابند. رویکرد روان تحلیلی در تحلیل‌های روانی، تأثیری عمیق بر نظریه‌های مدرن روانشناسی گذاشته است و همواره مورد توجه پژوهشگران، روان‌شناسان و علاقه‌مندان به حوزه روان‌شناسی قرار گرفته است. مطالعه این شاخه از علم روانشناسی نه تنها افق‌های جدیدی از درک ساختار ذهن را بگشاید، بلکه می‌تواند به عنوان راهنمایی برای بهبود وضعیت روحی و روانی فردی نیز عمل کند؛ از جمله در مواردی که افراد به دنبال مشاوره فردی برای حل مشکلات عاطفی یا رفتاری خود هستند. در ادامه، قصد داریم به بررسی دقیق‌تر مفاهیم و مبانی نظری این مکتب بپردازیم تا خواننده بتواند با نگاهی عمیق‌تر به معنای وجود، به سوی شناخت خود گام بردارد. پس ما همراه شوید تا در مسیر کاوش در دنیای پنهان ذهن، از رازهای نهفته در روانشناسی تحلیلی پرده برداریم. این مقاله شما را به دنیای روانشناسی دعوت می‌کند.

    روانشناسی تحلیلی چیست؟

    پیش از پرداختن به جزئیات روانشناسی تحلیلی و روانشناسی یونگ، ضروری است با مفهوم کلی و معنای این مکتب آشنا شویم. موسس مکتب روانشناسی تحلیلی شناختی که نقش مهمی در شکل‌گیری ایده‌های نوین روانشناسی داشته است، همان یونگ است. یونگ که در ابتدا به عنوان شاگرد و همکار زیگموند فروید فعالیت می‌کرد، در مسیر اولیه، روانشناسی تحلیلی فروید را در پیش می‌گرفت. بسیاری پرسیده‌اند که روانشناس کیست؛ در این زمینه، پاسخ می‌تواند به فردی اشاره کند که در جستجوی کشف لایه‌های عمیق ناخودآگاه انسان و تحلیل رویاها و نمادهاست. اما با گذر زمان و کسب تجارب و اطلاعات بیشتر، دیدگاه یونگ از مکتب فروید فاصله گرفت و اختلافات فکری میان آن‌ها به وضوح ظاهر شد. در نهایت، این تفاوت‌ها منجر به جدایی نهایی بین فروید و یونگ شد که هر یک مسیر تخصصی و متفاوت خود را در دنیای روانشناسی دنبال کردند.

    یونگ بعد از جدایی از فروید مکتب و خط فکری جدیدی به اسم روان شناسی را تاسیس کرد. این شاخه از روانشناسی یکی از شاخه‌های بسیار پرطرفدار و مهم برای انواع رویکردهای درمانی است. روانشناسی یونگ بر این موضوع تاکید دارد که تمامی حافظه، افکار و همچنین نیروهای ناخودآگاه انسان بر روی رفتارها و احساسات تاثیرگذار هستند. به همین دلیل است که در این رویکرد روانشناسی باید در ابتدا با ناخودآگاه انسان ارتباط پیدا کرد.  درست است که یونگ خط فکری جدایی از زیگموند فروید را در پیش گرفت اما ریشه و اساس روانشناسی یونگ در نظریات و خط فکری فروید است. در واقع در تحلیل روانشناسی تلاش می‌شود تا تاثیری که ناخودآگاه بر زندگی انسان می‌گذارد بررسی شود. از همین رو است که روان درمانگرانی که از این روش درمانی استفاده می‌کنند توجه ویژه‌ای به اتفاقات و حوادثی که در کودکی برای فرد پیش آمده است، می‌کنند.

    نقش خودآگاه و ناخودآگاه بودن در روانشناسی تحلیلی

    نقش خود آگاه و ناخودآگاه در روان شناسی تحلیلی

    همانطور که در بالا به صورت خلاصه در مورد آن صحبت شد، خودآگاه و ناخودآگاه انسان در روانشناسی تحلیلی بسیار مهم و اساسی است. در واقع پایه و اساس این روش درمانی ناخودآگاه و خودآگاه انسان است. روانشناسان به صورت کلی ذهن انسان را به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم بندی می‌کنند. منظور از بخش خودآگاه یا هوشیار ذهن بخشی از ذهن است که قادر به درک و آگاهی آن در بخشی از زمان وجود دارد. در واقع تمامی ادراک و احساسات آگاهی افراد در این بخش قرار می‌گیرد. اما بخش ناخودآگاه ذهن مربوط به تمامی تجارب و اتفاقات گذشته فراموش شده یا سرکوب شده است. آگاهی فرد در مورد احساسات و ادراکات مربوط به این بخش بسیار کم است البته که ناخودآگاه خود باز به بخش ناخودآگاه نهفته و ناخودآگاه سرکوب شده تقسیم‌بندی می‌شود.

    تشخیص منش‌ها و سنخ‌های روانی از دیدگاه تحلیل گر روانی

    گوستاو یونگ بنیانگذار روانشناسی تحلیلی و بعنوان یک روانشناس تحلیلی مشکلات و اختلالات روانی را به دو دسته برونگرایی و درونگرایی تقسیم‌بندی می‌کند. به این منش و سنخ، تیپ شخصیتی نیز می‌گویند. منظور از برون گرایی چیست؟ برون گرایی به معنای این است که فرد برونگرا با استفاده از محرک‌های بیرونی هدایت و برانگیخته می‌شود. اما در مقابل، منظور از منش درونگرا این است که با استفاده از محرک‌ها و عوامل درونی و ذهنی کنترل و برانگیخته می‌شود.

    اصول روان‌شناسی تحلیلی یونگ بر پایه چه چیزهایی است؟

    اصول روانشناسی تحلیلی یونگ

    همانطور که در بالا نیز در مورد آن صحبت کردیم روانشناسی تحلیلی یونگ بر اساس ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه شکل گرفته است. در این رویکرد روانشناسی به بررسی ضمیر ناخودآگاه برای درمان بیماری‌ها و مشکلات مختلف پرداخته می‌شود. اما بسیاری از اصول و پایه‌هایی که در این روانشناسی وجود دارند را نیز در ادامه با هم بررسی می‌کنیم.

    1- ناخوداگاه

    ناخودآگاه انسان، که ستون فقرات روان تحلیلی به‌شمار می‌آید، به دو دسته‌ی ناخودآگاه فردی و جمعی تقسیم می‌شود. در ناخودآگاه فردی، تمامی رویدادها و تجربیات گذشته که به هر دلیلی از ذهن کنار رفته‌اند، حضور دارند و تأثیر عمیقی بر احساسات و رفتار فرد می‌گذارند. پژوهشگران این حوزه با کاوش در لایه‌های پنهان ذهن، سعی در کشف ریشه‌های رفتارها و انگیزه‌های درونی دارند و از این طریق به درمان و بهبود وضعیت روانی کمک می‌کنند. در همین راستا، پرسش روان تحلیلی چیست می‌تواند نقطه‌ی شروعی برای فهم بهتر ارتباط میان خاطرات سرکوب‌شده و تأثیر آنها بر زندگی روزمره محسوب شود.

    2- اختلال روانی

    در دیدگاه روان تحلیل، اختلال روانی که به عنوان روان‌رنجوری شناخته می‌شود، زمانی رخ می‌دهد که فرد نمی‌تواند ناخودآگاه فردی و جمعی خود را به‌طور هماهنگ در کنار هم قرار دهد. این ناهماهنگی باعث بروز چالش‌های روان‌شناختی شده و در نهایت خود را از طریق علائمی نظیر افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانی به نمایش می‌گذارد. در رویکرد تحلیلی در روانشناسی، روان‌شناسان با بررسی دقیق ساختارهای پنهان ذهن، سعی در کشف ریشه‌های این مشکلات دارند تا بتوانند راهکارهای درمانی مؤثری ارائه دهند.

    3- پرسونا

    پرسونا، به منزله نمایشی از شخصیت فرد است که وی از طریق آن تصویر خود را به دیگران و جامعه ارائه می‌دهد. در واقع، پرسونا مانند نقابی عمل می‌کند که خصوصیات درونی و رفتاری واقعی فرد را پنهان می‌کند و جایگزین آن، تصویری سازگار با شرایط اجتماعی به نمایش می‌گذارد. افراد در طول زندگی از پرسوناهای متنوعی بهره می‌برند تا در موقعیت‌های گوناگون، از جمله تعاملات حرفه‌ای و اجتماعی، به نحوی مطلوب دیده شوند. به علاوه، تحلیل شخصیت بر اساس یونگ نشان می‌دهد که این نقاب‌ها و پرسوناها چگونه می‌توانند تأثیر عمیقی بر هویت فردی و شیوه ارتباط با دیگران داشته باشند. این مفهوم، نه تنها به عنوان یک ابزار محافظتی برای فرد عمل می‌کند بلکه زمینه‌ساز سازگاری و پذیرش اجتماعی نیز می‌باشد.

    4- سایه

    سایه یکی از کهن الگوهای روانشناسی یونگ است. کهن الگو را در ادامه با هم بررسی خواهیم کرد. سایه می‌تواند هم مخرب باشد و هم سازنده. به زبان ساده سایه شامل احساسات، افکار، ادراکات ممنوعه و سرکوب شده است که فرد تلاش می‌کند تا آن‌ها را در خود نپذیرد. این احساسات و ویژگی‌های ممنوع می‌تواند شامل تابوها، ترس‌های غیرعادی، تجربه‌های تلخ، آرزوهای غیراخلاقی و… باشد. بررسی این اصل در روانشناسی یونگ بسیار دشوار و در عین حال بسیار با اهمیت و کمک کننده است.

    5- آنیما و آنیموس

    در نظریه یونگ، آنیما و آنیموس دو روان انگاره اساسی به شمار می‌آیند. به طور ساده، آنیما نمایانگر جنبه زنانه ناخودآگاه مردان است و آنیموس نشان‌دهنده بخش مردانه ناخودآگاه زنان می‌باشد. این دو مفهوم، ابزارهایی هستند که به ما کمک می‌کنند تا تعامل بین جنبه‌های مختلف درونی شخصیت را بهتر درک کنیم و به بررسی تعادل میان این نیروهای متضاد بپردازیم. اگر تا به حال پرسیده باشید روان تحلیل گری چیست، پاسخ در فهم عمیق نقش آنیما و آنیموس نهفته است؛ چرا که این نمادها راهگشای کشف رازهای پنهان روان انسان هستند. از طریق این دیدگاه، می‌توانیم به شناختی ژرف از فرآیندهای ناخودآگاه دست یابیم که در نهایت در شکل‌گیری رفتارها، احساسات و نگرش‌های فرد تأثیرگذارند.

    6- کهن الگو

    کهن الگوهای یونگ نیز یکی دیگر از اصول و پایه‌های بسیار مهم این نوع از روانشناسی است. کلمه کهن الگو به این معنا است که با توجه به این الگو چیزهای مختلفی را از روی آن می‌سازند. موضوع کهن الگو با بررسی ناخودآگاه جمعی توسط یونگ بیان شد. در واقع کهن الگو ها نشان دهنده باورها و رفتارهایی هستند که مطابق با یکسری الگوهای از پیش تعیین شده روی می‌دهند. کهن الگوها یا آرکی تایپ‌ها ویژگی‌های از ناخودآگاه جمعی هستند که در همه افراد مشترک بوده و حتی از نسلی به نسل دیگر نیز منتقل می‌شوند.

    روانشناسی تحلیلی چیست؟

    اگر بخواهیم یک تعریف کوتاه و جامع  در مورد اینکه روانشناسی تحلیلی چیست داشته باشیم باید گفت که روانشناسی تحلیلی  بر اساس نیروهای ناهشیار یا همان ناخودآگاه انسان شکل گرفته است. در واقع باید گفت که پایه و اساس کلی این نوع از روانشناسی مربوط به نظریه‌ها و خط فکری زیگموند فروید است. در واقع در این شاخه از روانشناسی به این موضوع اشاره می‌شود که ناخودآگاه و ناهشیار افراد تا چه اندازه بر روی رفتار و احساسات آن‌ها تاثیر گذار هستند و آیا با کنترل این بخش ناهشیار و ناخودآگاه ذهن، می‌توان احساسات و رفتارهای انسان‌ها را کنترل کرده و آن‌ها را تا حد زیادی بهبود داد یا خیر؟

    1- خود و سایه

    سایه و خود از دیگر اصول مهم روانشناسی تحلیلی هستند. در واقع سایه تمامی بخش‌هایی از شخصیت و ذهن ما است که آن‌ها را انکار می‌کنیم و یا آن‌ها را از دیگران پنهان می‌کنیم. این اتفاق زمانی می‌افتد که فکر می‌کنیم اگر این ویژگی‌های شخصیتی در ما بروز پیدا کند و دیگران به آن آگاه شوند، جایگاهی در بین دیگران نخواهیم داشت. در واقع سایه بخش تاریکی از وجود ماست که از نمایان شدن و مشخص شدن آن ترس داریم.

    این ویژگی‌های شخصیتی ویژگی‌هایی هستند که افراد با فکر کردن درمورد آن‌ها احساس بدی نسبت به خود پیدا می‌کنند و به همین دلیل افراد این ویژگی‌ها را در خود انکار و پنهان می‌کنند. در مقابل سایه، خود سالم و واقعی فرد وجود دارد که توانایی مدیریت و سازماندهی خودآگاه و ناخودآگاه ذهن را بر عهده دارد. خود اگر ضعیف باشد فرد را در مشکلات روانی اختلالات شخصیتی مختلفی فرو می‌برد. یونگ به این موضوع اشاره دارد که خود و من تفاوت بسیار زیادی با هم دارد و خود را تمامیت روانی هر فردی می‌شناسند.

    2- صورتک و روان‌انگاره

    اما صورتک که یکی دیگر از اصول و پایه‌های مهم در روانشناسی تحلیلی است، بخشی از خود آگاه ذهن افراد است که با استفاده از آن می‌توان با دنیای بیرون ارتباط برقرار کرد. صورتک با استفاده از جنبه‌های مختلفی مثل فرهنگ، شغل، طبقه اجتماعی و… ساخته می‌شود. افراد تلاش می‌کنند تا در هر موقعیتی از یک صورتک استفاده کنند.

    اما در مورد انگاره باید گفت که بخش ناخودآگاه صورتک همان انگاره است. این موضوع مهم را به خاطر بسپارید که روان انگاره با جنسیت متضاد هر فرد نشان داده می‌شود. همانطور که در قسمت‌های قبلی اشاره کردیم آنیما مربوط به روان زنانه در ذهن مردان است و آنیموس مربوط به روان مردانه در ذهن خانم‌ها است. به زبان ساده باید گفت که روان انگاره یک منش باستانی و کهن است. این ویژگی می‌تواند ارثی هم باشد.

    تکنیک های روان تحلیلی

    تکنیک های روان تحلیلی به شرح زیر می باشد:

    • آزاد اندیشی: تشویق فرد به بیان آزاد افکار بدون سانسور
    • تحلیل رویا: بررسی نمادها و محتویات رویا به عنوان پنجره‌ای به ناخودآگاه
    • انتقال: تحلیل احساساتی که فرد نسبت به افراد مهم زندگی به درمانگر منتقل می‌کند
    • پاسخ انتقال: بررسی واکنش‌های عاطفی درمانگر نسبت به بیمار به‌عنوان ابزاری تحلیلی
    • تفسیر: ارائه معنای عمیق به افکار و احساسات آگاهانه و ناخودآگاه
    • تحلیل مقاومت: شناسایی و بررسی مقاومت‌های بیمار در برابر مواجهه با مطالب ناخودآگاه
    • کار بر روی تعارضات: فرآیند مرور و پردازش مکرر تعارضات درونی برای دست‌یابی به آگاهی بیشتر

    تفاوت روان پویشی و روان تحلیلی

    تفاوت روان پویشی و روان تحلیلی از جنبه‌های نظری و عملی قابل بررسی است. در برخی از منابع، به عنوان نمونه، عبارت “روان تحلیل” برای اشاره به رویکردی مبتنی بر نظریات فروید و کاوش عمیق در لایه‌های ناخودآگاه به کار می‌رود. روان تحلیلی عمدتاً بر کشف و بررسی تجربیات اولیه، خاطرات سرکوب‌شده و تعارض‌های درونی تمرکز دارد و معمولاً فرآیندی طولانی‌مدت با جلسات مکرر است. در مقابل، روان پویشی شامل مجموعه‌ای گسترده از نظریه‌ها و رویکردها می‌شود که علاوه بر دیدگاه‌های کلاسیک فرویدی، نظریه‌های نوین مانند روابط شیئی، خودشناسی و نظریه‌های بین‌فردی را نیز در بر می‌گیرد. این رویکرد جامع‌تر، به تأثیر تعاملات اجتماعی و محیطی بر رفتار فرد نیز توجه ویژه‌ای دارد و اغلب در قالب درمان‌های کوتاه‌تر و ساختارمندتر به کار گرفته می‌شود. به عبارت دیگر، در حالی که روان تحلیلی تمایل به کاوش عمیق در ساختار ناخودآگاه و ریشه‌های تعارض‌های درونی دارد، روان پویشی با نگاهی همه‌جانبه‌تر به ابعاد درونی و بیرونی، سعی در ارائه راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت روانی فرد دارد.

    تفاوت روان درمانی و مشاوره در چیست؟

    تفاوت روانشناسی و مشاوره در چیست؟

    یکی از سوالاتی که برای بسیاری از افراد در مورد خدمات روانشناسی ممکن است پیش بیاید این است که روان درمانی و مشاوره چه تفاوت‌هایی با هم دارند. در پاسخ باید گفت که در بسیاری از موارد مشاوره و  روان شناسی به یک مفهوم و تعریف معنا می‌شوند. اما در واقع باید گفت که این دو تفاوت‌های زیادی با هم دارند. البته دو واژه روانشناسی و روانکاوی نیز در بسیاری از مواقع به جای هم استفاده می‌شوند. در صورتی که مفهوم این دو واژه و تاثیرات آن نیز تفاوت‌های بسیار زیادی با هم دارند.

    مشاوره و روان شناسی تفاوت‌های بسیار زیادی با هم دارند. همانطور که از اسم آن مشخص است مشاوره می‌تواند یک مشورت کوتاه یا طولانی برای موقعیت‌های خاص افراد مثل ازدواج، مهاجرت، طلاق، ادامه تحصیل، فرزندآوری، مشکلات خانوادگی و…  باشد. معمولا جلسات مشاوره در چند جلسه خلاصه می‌شوند. اما درمان روان همانطور که از اسم آن معلوم است یک روش درمانی برای درمان و رفع اختلالات و بیماری‌های روحی و روانی است. معمولاً جلسات درمان روان بسیار طولانی‌تر از جلسات مشاوره روانشناسی هستند.

    در درمان روان، روانشناس باید به شناخت عمیق‌تر و بیشتری از فرد از گذشته تاکنون برسد و تلاش می‌کند که در ابتدا ریشه اختلال را پیدا کرده و سپس با توجه به راهکارهای موجود، چند راهکار  در پیش بگیرد. اما مشاوره برای شناخت عمیق و و زیاد مراجعه کننده نیست. در همین راستا باید تفاوت‌های مربوط به مشاور و روان درمانگر را نیز بررسی کرد. روان درمانگر باید با توجه به روش‌های مشخص روانشناسی و روانپزشکی راهکار های عمیق و موثری را ارائه می‌کند.

    به همین دلیل اگر به دنبال روانشناس خوب در تهران هستید می‌توانید برای دریافت انواع خدمات روانشناسی و درمانی و روانشناسی تحلیلی به کلینیک درمانی دکتر کاشفی زاده مراجعه کرده و با بهره‌گیری از روانشناسان و روان درمانگران با سابقه و با تجربه، تمامی اختلالات و چالش‌های روحی و روانی خود را درمان کنید.

    نتیجه گیری

    روانشناسی تحلیلی، شاخه‌ای از علم روانشناسی است که به بررسی عمق و پیچیدگی‌های ذهن انسان می‌پردازد و با تحلیل رویاها، افکار ناخودآگاه و نمادهای شخصیتی، سعی در کشف رازهای پنهان روان دارد. این دیدگاه که بر اساس نظریات کارل یونگ شکل گرفته، به فرد کمک می‌کند تا از طریق درک ساختارهای ناخودآگاه، به شناخت بهتری از خود و دیگران دست یابد و در نتیجه به رشد فردی و اجتماعی برسد. در این مکتب، توجه ویژه‌ای به ارتباط بین ذهن آگاه و ناخودآگاه می‌شود و فرآیندهایی همچون آرکی‌تایپ‌ها، سایه، انیما و انیموس مورد بررسی قرار می‌گیرند. روانشناسی تحلیلی با ارائه تفسیرهایی عمیق از تجربیات زندگی، به فرد این امکان را می‌دهد تا الگوهای تکراری در رفتار و روابط خود را شناسایی کند و با حل تعارض‌های درونی، به آرامش و رضایت روانی دست یابد. همچنین، مطالعات این حوزه نشان می‌دهد که مواجهه با تجربیات ناخودآگاه می‌تواند منجر به رشد معنوی و تحول شخصیتی شود، چرا که فرد با پذیرش بخش‌های پنهان وجودش، به یکپارچگی درونی نزدیک‌تر می‌شود. در این مسیر، روش‌های نوین روانشناسی مانند مشاوره ازدواج، به عنوان ابزاری کاربردی در حل مشکلات عاطفی و بهبود روابط بین افراد به کار گرفته می‌شوند. بنابراین، روانشناسی تحلیلی نه تنها به عنوان روشی علمی برای درک بهتر ساختار ذهن عمل می‌کند، بلکه راهگشای مسیرهایی برای بهبود کیفیت زندگی و ارتقای سطح خودآگاهی است که می‌تواند به تحقق آرزوها و اهداف فردی کمک شایانی نماید. با مطالعه این رویکرد، افراد می‌توانند به عمق احساسات خود پی برده و زندگی تجربه نمایند به طور کامل.

    سوالات متداول

    آیا مشاوره و روان شناسی شباهت‌هایی هم باهم دارند یا خیر؟

    بله با وجود تفاوت‌های مختلف در روان شناسی  و مشاوره، شباهت‌هایی نیز بین این دو مفهوم وجود دارد. از مهمترین شباهت‌ها می‌توان خلق یک ارتباط درمانی موثر بین روانشناس و مراجعه کننده اشاره کرد. همچنین میزان تاثیر و اثربخشی هر دوی این این روش‌ها برای بخش بزرگی از جامعه مثل کودکان و بزرگسالان دارای اهمیت است. از دیگر شباهت‌های مشاوره و روان شناسی تحلیلی می‌توان به به درک رفتار و احساس اشخاص، زندگی فردی و اجتماعی بهتر و… اشاره کرد.

    چطور روان درمانگر تحلیلی در تهران باید انتخاب کرد؟

    انتخاب روان درمانگر تحلیلی کار دشواری است. زیرا افراد زیادی به این شاخه روانشناسی مسلط نیستند. اگر تمایل دارید از این روش درمانی استفاده کنید، می‌توانید به کلینیک دکتر کاشفی زاده مراجعه کرده و یا اینکه درخواست خودتان را به صورت اینترنتی در سایت دکتر کاشفی زاده به ثبت برسانید. 

    روانشناسی تحلیلی بیشتر برای چه حوزه و اختلالاتی کاربرد دارد؟

    ‌ معمولاً افرادی بیشتر از این روش درمانی استفاده می‌کنند که از دیگر روش‌های درمانی و روانکاوی در روانشناسی نتیجه نگرفته‌اند. به صورت کلی هیچگاه نمی‌توان یک پاسخ ثابت و مطلق به این سوال داد. اما به صورت حدودی می‌توان گفت که این روش درمانی برای اختلالاتی مثل فوبیا، افسردگی، اضطراب، وسواس فکری، تروما، مشکلات جنسی، مشکلات هویتی و… کاربرد دارد.

    دکتر مهسا کاشفی زاده

    دکتر مهسا کاشفی زاده، عضو سازمان نظام روانشناسی و انجمن روانشناسان ایران با شماره نظام ۸۶۴۸