روانکاوی چیست

روانکاوی چیست؟ روانکاو کیست؟

webramz2 | 3 سال پیش | خدمات روانشناسی

آنچه در این مقاله می خوانید

    روانکاوی چیست؟ این سوال ممکن است برای بسیاری از افراد که به دنبال درک عمیق‌تری از ذهن و احساسات خود هستند، مطرح شود. روانکاوی یکی از روش‌های شناخته‌شده در روان درمانی است که ریشه در نظریات زیگموند فروید دارد و بر تحلیل ناخودآگاه تمرکز دارد. برخلاف درمان‌های سطحی که تنها به حل مشکلات آشکار می‌پردازند، روانکاوی به اعماق ذهن نفوذ کرده و تلاش می‌کند ریشه‌های پنهان مشکلات روانی را کشف کند. پاسخ به این که روانکاوی چیست به سادگی امکان‌پذیر نیست، زیرا این رویکرد شامل اصول گسترده‌ای مانند بررسی تجربیات کودکی، تحلیل رؤیاها، تداعی آزاد و تفسیر مکانیزم‌های دفاعی ذهن است. روانکاوی نه‌تنها در درمان مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات شخصیتی مؤثر است، بلکه درک بهتری از رفتارها و واکنش‌های احساسی فرد نیز ارائه می‌دهد. برای شناخت بهتر این روش درمانی، باید به بررسی تکنیک‌ها و کاربردهای آن پرداخت. از جمله مهم‌ترین تکنیک‌های روانکاوی می‌توان به تداعی آزاد اشاره کرد که در آن فرد هر آنچه به ذهنش خطور می‌کند را بدون سانسور بیان می‌کند تا تحلیل‌گر بتواند به ناخودآگاه او دسترسی پیدا کند. تحلیل رؤیا نیز از دیگر ابزارهای مهم در این فرآیند است که به کشف نمادهای ذهنی و شناخت بهتر احساسات سرکوب‌شده کمک می‌کند. در ادامه این مقاله، به اصول اساسی روانکاوی، رویکردهای مدرن آن و نقش آن در درمان مشکلات روانی خواهیم پرداخت.

    روانکاوی چیست؟

    روانکاوی چیست

    روانکاوی یعنی چه؟ بسیاری از افراد تصور می‌کنند که روانکاوی و روانشناسی یکسان هستند، در حالی که این دو حوزه تفاوت‌های قابل‌توجهی با یکدیگر دارند. روانکاوی یکی از شاخه‌های روانشناسی محسوب می‌شود، اما تمرکز آن بیشتر بر کشف و تحلیل فرآیندهای ناخودآگاه ذهن انسان است. در واقع، روانکاوی روشی برای بررسی رفتار و احساسات پنهان است که بر پایه تحلیل ریشه‌های مشکلات روانی شکل گرفته است. اگر کمی در مورد تاریخچه روان کاوی مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که بنیان‌گذار این علم زیگموند فروید است. فروید که در ابتدا یک متخصص مغز و اعصاب بود، به دنبال روش‌هایی برای درمان بیماران مبتلا به اختلالات عصبی و هیستریک می‌گشت. در روند تحقیقات خود دریافت که بسیاری از مشکلات روانی منشأ جسمانی ندارند، بلکه ناشی از عوامل ذهنی و تجربیات سرکوب‌شده گذشته هستند. این کشف او را به سمت توسعه نظریات پیچیده‌ای درباره ناخودآگاه، مکانیزم‌های دفاعی ذهن و تأثیر تجربیات کودکی بر رفتارهای بزرگسالی سوق داد. بر خلاف مشاوره روانشناسی که اغلب بر مسائل روزمره و راه‌حل‌های عملی متمرکز است، روانکاوی تلاش می‌کند تا ریشه‌های عمیق‌تر مشکلات فرد را کشف کند و با تحلیل ناخودآگاه، به درک بهتری از انگیزه‌ها، ترس‌ها و تعارض‌های درونی او برسد. این روش درمانی از تکنیک‌هایی مانند تداعی آزاد، تحلیل رؤیاها و بررسی خاطرات گذشته برای کشف احساسات سرکوب‌شده استفاده می‌کند. در ادامه، به تفاوت‌های بیشتر روانکاوی با دیگر روش‌های درمانی و کاربردهای آن در دنیای امروز خواهیم پرداخت.

    آیا روانکاوی زیرشاخه‌ی روان‌شناسی است؟

    همانطور که در بالاتر به آن اشاره کردیم – روانکاری در روانشناسی چیست- تعداد زیادی از افراد روانکاوی را همان روان شناسی می‌دانند در صورتیکه این مباحث یکی نیستند. در واقع روانشناسی از سه شاخه روانکاوی، رفتارگرایی و انسان‌گرایی تشکیل شده است. در نتیجه روانکاوی شاخه‌ای از روانشناسی است و زیر مجموعه آن محسوب می‌شود. روانشناسان و روانکاوان هردو در جهت بهبود سلامت روان و ذهن افراد فعالیت می‌کنند اما واضح هست که روش‌های کاری آن‌ها با هم متفاوت است.

    اصول اساسی روانکاوی

    اصول اساسی روانکاوی

    روانکاوی، که بنیان‌گذار آن زیگموند فروید است، یک رویکرد درمانی و نظریه‌ای در حوزه روانشناسی است که بر بررسی ناخودآگاه، تجربیات کودکی و تأثیرات آن‌ها بر رفتارهای فعلی فرد تأکید دارد. این روش درمانی به دنبال کشف و تحلیل ریشه‌های مشکلات روانی از طریق درک فرآیندهای ناخودآگاه ذهن است. در ادامه، اصول اساسی روانکاوی را بررسی می‌کنیم:

    1. ناخودآگاه (Unconscious Mind): یکی از مهم‌ترین اصول روانکاوی این است که بسیاری از افکار، احساسات و رفتارهای ما تحت تأثیر ناخودآگاه هستند. فروید معتقد بود که ذهن انسان به سه بخش خودآگاه، نیمه‌خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم می‌شود. بسیاری از تعارضات روانی و مشکلات رفتاری ریشه در خاطرات، احساسات و تمایلاتی دارند که در ناخودآگاه ذخیره شده‌اند و فرد آگاهی مستقیم به آن‌ها ندارد. این مفاهیم از طریق تحلیل روانکاوی کشف و بررسی می‌شوند.
    2. نقش تجربیات کودکی (Childhood Experiences): بر اساس روانکاوی، تجربیات اولیه دوران کودکی تأثیر مستقیمی بر شکل‌گیری شخصیت و رفتارهای آینده فرد دارند. مشکلات حل‌نشده در کودکی ممکن است باعث ایجاد الگوهای رفتاری مخرب در بزرگسالی شوند. برای مثال، فردی که در کودکی مورد بی‌توجهی یا سرزنش قرار گرفته است، ممکن است در بزرگسالی با مشکلات عزت‌نفس روبه‌رو شود. روانکاوی تلاش می‌کند تا این تجربیات را بازبینی کند و اثرات آن‌ها را بر رفتار کنونی فرد شناسایی کند.
    3. تداعی آزاد (Free Association): یکی از تکنیک‌های اساسی روانکاوی تداعی آزاد است. در این روش، از فرد خواسته می‌شود بدون سانسور یا محدودیت، هر فکری که به ذهنش می‌رسد را بیان کند. این فرآیند به روانکاو کمک می‌کند تا به ناخودآگاه فرد دسترسی پیدا کند و الگوهای فکری یا احساسات سرکوب‌شده را کشف کند.
    4. تحلیل رؤیا (Dream Analysis): فروید معتقد بود که رؤیاها راهی برای دسترسی به ناخودآگاه هستند. او استدلال می‌کرد که تمایلات، ترس‌ها و تعارضات سرکوب‌شده در قالب نمادها و تصاویر در رؤیاها ظاهر می‌شوند. تحلیل رؤیا به روانکاو کمک می‌کند تا به مفاهیم پنهان در ذهن فرد پی ببرد و آن‌ها را برای درمان به کار بگیرد.
    5. مکانیزم‌های دفاعی (Defense Mechanisms): روانکاوی تأکید زیادی بر مکانیزم‌های دفاعی دارد که افراد برای مقابله با اضطراب، استرس و تعارضات روانی از آن‌ها استفاده می‌کنند. برخی از رایج‌ترین مکانیزم‌های دفاعی شامل سرکوب (Repression)، جابه‌جایی (Displacement)، دلیل‌تراشی (Rationalization) و فرافکنی (Projection) هستند. روانکاوی تلاش می‌کند این مکانیزم‌ها را شناسایی کند و به فرد کمک کند تا آن‌ها را اصلاح یا مدیریت کند.
    6. عقده ادیپ و مراحل رشد روانی-جنسی: فروید نظریه‌ای را درباره مراحل رشد روانی-جنسی مطرح کرد که شامل مراحل دهانی، مقعدی، آلتی، دوره نهفتگی و مرحله تناسلی است. او همچنین به عقده ادیپ اشاره کرد که طی آن کودک در دوران رشد، احساسات پیچیده‌ای نسبت به والد جنس مخالف خود پیدا می‌کند. روانکاوی این مراحل را بررسی می‌کند تا تأثیر آن‌ها را بر شخصیت و رفتار فرد تحلیل کند.
    7. انتقال (Transference) و انتقال متقابل (Countertransference): انتقال فرآیندی است که در آن درمانجو احساسات و تجربیات گذشته خود را به روانکاو نسبت می‌دهد. برای مثال، اگر فردی در کودکی مورد بی‌توجهی قرار گرفته باشد، ممکن است احساسات مشابهی را نسبت به روانکاو تجربه کند. از سوی دیگر، انتقال متقابل زمانی رخ می‌دهد که روانکاو احساسات شخصی خود را در پاسخ به درمانجو بروز دهد. مدیریت صحیح این فرآیندها بخش مهمی از روانکاوی است.
    8. هدف روانکاوی: هدف اصلی روانکاوی این است که فرد را نسبت به ناخودآگاه خود آگاه کند، تعارضات سرکوب‌شده را کشف کند و به او کمک کند که الگوهای رفتاری و هیجانی ناسالم را تغییر دهد. این فرآیند به فرد کمک می‌کند که مشکلات روانی خود را بهتر درک کند و کیفیت زندگی بهتری داشته باشد.

    روانکاوی یکی از روش‌های مهم در روان درمانی است که بر درک ناخودآگاه، تحلیل تجربیات کودکی، بررسی مکانیزم‌های دفاعی و کشف ریشه‌های مشکلات روانی تمرکز دارد. این روش، علی‌رغم انتقاداتی که به آن وارد شده، همچنان در روانشناسی مدرن مورد استفاده قرار می‌گیرد و پایه‌گذار بسیاری از درمان‌های امروزی است.

    روانکاو دقیقا چه کاری را انجام می‌دهد؟

    بسیاری از افراد دقیقاً نمی‌دانند که روانکاوان چه نقشی در درمان مشکلات روانی ایفا می‌کنند و چگونه می‌توانند به فرد کمک کنند. در واقع، روانکاوی یک روش تحلیلی است که تلاش می‌کند تأثیر اتفاقات گذشته را بر رفتارها و احساسات فعلی فرد شناسایی کند. روانکاوان پس از شنیدن صحبت‌های درمانجو، سعی می‌کنند الگوهای رفتاری تکرارشونده‌ای را که از ناخودآگاه او نشأت گرفته‌اند، کشف و تحلیل کنند. اگر این الگوها منجر به مشکلات یا رفتارهای منفی شوند، روانکاو به دنبال راه‌هایی برای تغییر و بهبود آن‌ها خواهد بود.

    روانکاوی بر این اصل استوار است که بسیاری از واکنش‌ها و ترس‌های ما به‌صورت ناخودآگاه و بدون آنکه آگاهانه متوجه شویم، در زندگی روزمره ما تأثیر می‌گذارند. این ناخودآگاه از تجربیات گذشته و خاطراتی که حتی ممکن است به یاد نیاوریم، شکل می‌گیرد. برای مثال، فرض کنید فردی از حیوانات ترس شدیدی دارد. این فرد ممکن است در کودکی با یک سگ تجربه ناخوشایندی داشته باشد، مثلاً سگی او را دنبال کرده یا مورد حمله قرار داده باشد. همچنین، ممکن است والدین یا اطرافیان برای محافظت از او، از خطرناک بودن حیوانات صحبت کرده باشند و همین موضوع باعث شکل‌گیری یک فوبیای عمیق در او شده باشد.

    روانکاوی تلاش می‌کند تا با تحلیل این تجربیات، فرد را از منشأ واقعی ترسش آگاه کند. در این فرآیند، روانکاو با استفاده از روش‌هایی مانند تداعی آزاد و تحلیل رؤیاها، خاطرات و احساسات سرکوب‌شده را کشف کرده و به فرد کمک می‌کند تا آن‌ها را درک کند. آگاهی از این موضوع می‌تواند گام مهمی در کاهش شدت فوبیا باشد. اما این پایان کار نیست! برای درمان مؤثر، روانکاوی معمولاً در کنار سایر روش‌های درمانی مانند قرار گرفتن تدریجی در معرض عامل ترس، تکنیک‌های تنفس عمیق و بازسازی شناختی استفاده می‌شود.

    یکی از راه های درمان فوبیا، مواجهه تدریجی است که در آن فرد به‌صورت کنترل‌شده و مرحله‌به‌مرحله در معرض عامل ترس خود قرار می‌گیرد تا مغز او به‌تدریج حساسیت کمتری نسبت به آن پیدا کند. این روش، همراه با تکنیک‌های روانکاوی، می‌تواند به فرد کمک کند تا به‌جای اجتناب از ترس‌هایش، با آن‌ها روبه‌رو شده و کنترل بیشتری بر احساسات خود پیدا کند. در نهایت، روانکاوی می‌تواند برای درمان انواع مختلف فوبیا، اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات روانی به‌عنوان یک روش عمیق و ریشه‌ای مورد استفاده قرار گیرد و به افراد کمک کند تا زندگی سالم‌تر و باکیفیت‌تری را تجربه کنند.

    تفاوت روانشناس و روانکاو

    بسیاری از افراد فرق روانشناس و روانکاو را به‌درستی درک نمی‌کنند و این دو تخصص را یکسان می‌دانند. درحالی‌که هر دو در حوزه سلامت روان فعالیت دارند، اما رویکردها، روش‌های درمانی و نوع آموزش آن‌ها با یکدیگر متفاوت است.

    روانشناس کیست؟ روانشناس فردی است که تحصیلات خود را در رشته روانشناسی گذرانده و با استفاده از روش‌های علمی، شناختی و رفتاری به بررسی ذهن، احساسات و رفتار انسان‌ها می‌پردازد. روانشناسان بسته به تخصص خود در زمینه‌های مختلفی مانند روانشناسی بالینی، روانشناسی صنعتی-سازمانی، روانشناسی کودک و نوجوان، مشاوره و… فعالیت می‌کنند. آن‌ها اغلب با استفاده از تکنیک‌های شناختی-رفتاری (CBT) یا درمان‌های کوتاه‌مدت به افراد کمک می‌کنند تا چالش‌های روانی و مشکلات زندگی خود را مدیریت کنند.

    از سوی دیگر، روانکاو فردی است که علاوه بر تحصیلات در حوزه روانشناسی، دوره‌های تخصصی روانکاوی را گذرانده و درک عمیقی از ضمیر ناخودآگاه، تحلیل رویاها و ریشه‌یابی تجربیات گذشته دارد. روانکاوی که ابتدا توسط زیگموند فروید پایه‌گذاری شد، بیشتر به کشف و تحلیل عمیق مشکلات روانی فرد می‌پردازد و جلسات درمانی آن معمولاً بلندمدت است. درحالی‌که روانشناسان بیشتر بر مشکلات فعلی تمرکز دارند، روانکاوان به ریشه‌یابی مشکلات در گذشته و ضمیر ناخودآگاه فرد می‌پردازند.

    تفاوت اصلی روانشناس و روانکاو در نوع درمان و مدت زمان جلسات آن‌ها است. روانشناسان معمولاً برای مشکلات رایج‌تر مانند اضطراب، افسردگی و استرس از درمان‌های کوتاه‌مدت استفاده می‌کنند، درحالی‌که روانکاوان برای مشکلات عمیق‌تر و ریشه‌ای، جلسات طولانی‌مدت و عمیق‌تری ارائه می‌دهند. انتخاب بین این دو بستگی به نوع مشکل فرد و میزان نیاز او به کاوش در گذشته و ناخودآگاه خود دارد.

    روانکاو بهتر است یا روانشناس؟

    انتخاب بین روانکاو و روانشناس بستگی به نوع مشکل روانی، میزان عمق آن و هدف از درمان دارد. اگر فرد به دنبال حل مشکلات روزمره مانند اضطراب، افسردگی خفیف، استرس یا مسائل ارتباطی باشد، مراجعه به روانشناس که از روش‌های علمی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) استفاده می‌کند، گزینه مناسبی خواهد بود. اما اگر مشکل فرد ریشه‌های عمیق‌تری در ناخودآگاه داشته باشد، مانند اختلالات شخصیت، تروماهای روانی، افسردگی مزمن یا وسواس‌های فکری شدید، روانکاوی که بر تحلیل ناخودآگاه و بررسی تجربیات گذشته تمرکز دارد، انتخاب بهتری است. روانکاوان با بررسی خاطرات کودکی، تحلیل رویاها و شناخت الگوهای فکری، کمک می‌کنند تا فرد تغییرات پایدار و عمیقی در زندگی خود ایجاد کند. در نهایت، اگر مشکل فرد سطحی و نیاز به راهکارهای سریع داشته باشد، روانشناس گزینه بهتری است، اما اگر مشکل او ریشه‌دار باشد، روانکاو می‌تواند کمک مؤثرتری ارائه دهد.

    روانکاوی چند جلسه است؟

    بسیاری از افراد در مورد تعداد جلسات و تایم‌های جلسات روانکاوی سوال می‌پرسند. در پاسخ باید گفت که در ابتدا و در زمان ظهور روانکاوی، جلسات روانکاوی را در حدود دو تا سه ساعت و به صورت حداقل سه بار در هفته انجام می‌دادند. بعدها زمان جلسات کوتاه‌تر شد اما تعداد جلسات همان حداقل هفته‌ای سه بار بود. امروزه نیز این جلسات به این دلیل که باید به یک اطلاعات و دانش عمیق از ذهنیت و ناخودآگاه افراد برسد معمولاً طولانی‌تر از جلسات روانشناسی است و همچنین طول درمان از طریق روانکاوی نمی‌تواند کوتاه مدت باشد زیرا پروسه دریافت اطلاعات و شناخت افراد بسیار زمان‌بر است. در بسیاری از این جلسات از بیمار درخواست می‌شود که روی کاناپه دراز بکشد و جلسه را ادامه دهد البته در بعضی از جلسات روانکاوی این موضوع کاملا اختیاری است.

    مزایای استفاده از روانکاوی

    مزایای استفاده از روانکاوی

    در تعریف روانکاوی می توان گفت که روانکاوی به‌عنوان یکی از روش‌های شناخته‌شده در درمان مشکلات روانی، به افراد کمک می‌کند تا ریشه‌های ناخودآگاه رفتارها، احساسات و مشکلات ذهنی خود را درک کرده و برای حل آن‌ها اقدام کنند. این روش که توسط زیگموند فروید پایه‌گذاری شد، بر کاوش در ضمیر ناخودآگاه تمرکز دارد و از طریق گفت‌وگو و تحلیل تجربیات گذشته، تأثیرات آن‌ها بر زندگی کنونی فرد را بررسی می‌کند.

    یکی از مهم‌ترین مزایای روانکاوی، درک بهتر از خود است. بسیاری از افراد از دلایل اصلی اضطراب، افسردگی یا مشکلات ارتباطی خود آگاهی ندارند. روانکاوی با بررسی خاطرات، رویاها و تجربیات گذشته، به افراد کمک می‌کند تا علت مشکلات خود را کشف کرده و آن‌ها را بهتر مدیریت کنند. کاهش استرس و اضطراب یکی دیگر از فواید این روش درمانی است. ازآنجایی‌که بسیاری از مشکلات روانی ریشه در تجربیات ناخودآگاه دارند، کشف و پردازش این تجربیات می‌تواند تأثیر چشمگیری بر کاهش فشارهای روحی داشته باشد. همچنین، این فرآیند به افراد کمک می‌کند تا احساسات سرکوب‌شده خود را بشناسند و از طریق بیان آن‌ها، آرامش بیشتری پیدا کنند. بهبود روابط بین‌فردی از دیگر مزایای روانکاوی است. بسیاری از مشکلات ارتباطی ناشی از الگوهای رفتاری ناهشیار هستند که فرد بدون آنکه متوجه باشد، در تعاملات خود تکرار می‌کند. روانکاوی با آشکار کردن این الگوها، به افراد کمک می‌کند تا روابط سالم‌تری برقرار کنند. از دیگر فواید روانکاوی، افزایش اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس است. زمانی که فرد شناخت بیشتری نسبت به خود پیدا کند و بتواند احساسات و رفتارهای خود را کنترل کند، احساس ارزشمندی بیشتری نسبت به خود خواهد داشت. همچنین، این روش می‌تواند در درمان اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس و حتی بیماری‌های روان‌تنی مؤثر باشد.

    به‌طور کلی، روانکاوی یک فرآیند زمان‌بر اما عمیق و مؤثر برای شناخت بهتر خود، بهبود کیفیت زندگی و افزایش سلامت روان است. افرادی که به دنبال درک ریشه‌ای مشکلات خود و ایجاد تغییرات پایدار در رفتار و احساساتشان هستند، می‌توانند از این روش بهره ببرند.

    روانکاوی برای درمان چه اختلالاتی مناسب‌تر است؟

    علم روانکاوی چیست؟ روانکاوی یکی از روش‌های درمانی معتبر در حوزه روانشناسی است که با تکیه بر ضمیر ناخودآگاه کار می‌کند. اکثریت افراد بعضی از اختلالات روحی روانی خود را می‌دانند، مثلاً می‌دانند که بیش از حد نرمال دارای اضطراب و استرس هستند یا خشم زیادی دارند و برای رفع آن سعی می‌کنند از روش‌های مختلفی مثل کمک دیگران، مراجعه به روانشناس یا روانکاو و… استفاده کنند. در اکثر مواقع نمی‌دانند که این اختلالات روحی و روانی و شخصیتی از چه موضوعی نشأت می‌گیرد. روان تحلیلگر و روانکاوی تلاش دارد تا ریشه این مشکلات و اختلالات را پیدا کند. روانکاوی ادعا می‌کند که ریشه این مشکلات در ضمیر ناخودآگاه و تجربیات گذشته افراد است پس اگر شما هم دلایل مشکلات روحی و روانی خود را نمی‌دانید و یا یک سری رفتارهای ناخواسته دارید بهتر است که به روانکاو مراجعه کنید. روانکاوی می‌تواند برای اختلالات مختلف و زیادی راهکار داشته باشد. از جمله آن می‌توان به افسردگی و اضطراب، خودکشی و…. اشاره کرد.

    روانکاوی برای چه کسانی مفید است؟

    معنی روانکاوی چیست؟ روانکاوی یک روش درمانی عمیق و تحلیلی است که به بررسی ریشه‌های ناخودآگاه مشکلات روانی می‌پردازد. این روش برای افرادی که تمایل دارند شناخت عمیق‌تری از خود و علت رفتارها و احساساتشان به دست آورند، بسیار مفید است. برخلاف برخی درمان‌های کوتاه‌مدت مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، روانکاوی یک فرایند طولانی‌مدت است که بیشتر بر تحلیل گذشته و تأثیر آن بر وضعیت روانی کنونی تمرکز دارد.

    1. افرادی که از اختلالات روانی مزمن رنج می‌برند: روانکاوی برای کسانی که دچار اختلالات روانی عمیق و مزمن مانند افسردگی شدید، اضطراب‌های ریشه‌دار، وسواس فکری-عملی و اختلالات شخصیت هستند، می‌تواند کمک‌کننده باشد. این روش به آن‌ها کمک می‌کند تا دلایل ناخودآگاه مشکلات خود را کشف کرده و برای حل آن‌ها اقدام کنند.
    2. کسانی که تجربه تروما و آسیب‌های روانی دارند: افرادی که در گذشته آسیب‌های روحی شدیدی مانند سوءاستفاده عاطفی، جسمی یا جنسی را تجربه کرده‌اند، معمولاً دچار مشکلات روحی بلندمدت می‌شوند. روانکاوی می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا این تجربیات را پردازش کنند و از تأثیرات منفی آن‌ها بر زندگی‌شان بکاهند.
    3. کسانی که در روابط عاطفی و اجتماعی مشکل دارند: افرادی که بارها در روابط خود شکست خورده‌اند، مشکلاتی در برقراری ارتباط دارند یا دچار الگوهای تکراری و ناسالم در روابط عاطفی خود هستند، می‌توانند از روانکاوی بهره ببرند. این روش کمک می‌کند تا الگوهای رفتاری ناخودآگاه شناسایی و اصلاح شوند.
    4. افرادی که به دنبال خودشناسی عمیق هستند: روانکاوی تنها برای درمان بیماری‌های روانی نیست، بلکه برای افرادی که می‌خواهند شناخت عمیق‌تری از خود، انگیزه‌ها و احساساتشان به دست آورند نیز مفید است. این روش می‌تواند به رشد شخصی، افزایش اعتمادبه‌نفس و بهبود کیفیت زندگی کمک کند.
    5. افرادی که در تصمیم‌گیری‌های مهم دچار تردید و تعارض هستند: کسانی که در تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی مانند انتخاب شغل، ازدواج، مهاجرت و مسائل مهم دیگر دچار تردیدهای مداوم هستند، می‌توانند از روانکاوی برای درک بهتر خواسته‌ها و نیازهای درونی خود استفاده کنند.

    در نهایت، روانکاوی یک ابزار مؤثر برای کشف لایه‌های پنهان ذهن و بهبود سلامت روان است. اگرچه این روش نیاز به تعهد زمانی بیشتری دارد، اما می‌تواند تأثیرات عمیق و ماندگاری بر روان فرد بگذارد و او را به سمت زندگی سالم‌تر و آگاهانه‌تر هدایت کند.

    روانکاوی به عنوان یک شیوه‌ی روان‌درمانی

    کار روانکاو چیست؟ همانطور که در بالاتر به آن اشاره کردیم روانکاوی یکی از روش‌های درمانی در روانشناسی است که تلاش می‌کند محتویات ضمیر ناخودآگاه را به بخش خودآگاه ذهن منتقل کند و معتقد است که در صورتی که محتویات بخش ناخودآگاه ذهن بخش خودآگاه هدایت نشود به صورت گسترده تکثیر می‌شود. در صورتی که محتویات منفی باشد باعث می‌شود که این اثرات منفی نیز تکثیر شود پس باید حتماً در جهت رفع آن تلاش کرد.

    برای هدایت محتویات ضمیر ناخودآگاه به بخش خودآگاه روش‌های مختلفی پیشنهاد می‌شود اما از مهمترین روش‌های آن می‌توان به صحبت آزادانه درمان جو اشاره کرد. در این روش از درمانجو خواسته می‌شود که هر چیزی که به ذهن او می‌رسد را بدون فکر و بدون سانسور بازگو کند حتی اگر این محتویات و افکار نامرتبط و گسسته باشند. از این طریق روانکاو می‌تواند با بخش ناخودآگاه ذهن درمان‌جو آشنا شود و مشکلات فرد را ریشه یابی کند.

    چگونه می توانیم ذهن ناخودآگاه را درک کنیم؟

    به این موضوع توجه کنید که ذهن افراد به دو بخشه خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم می‌شود. شاید با خودتان فکر کنید که بخش ناخودآگاه ذهن بسیار کوچک و کم است در حالی که باید به شما بگوییم که با توجه به نظریه فروید در مورد ضمیر ناخودآگاه، ۹۰درصد ذهن را ضمیر ناخودآگاه و  فقط ۱۰ درصد را بخش خودآگاه تشکیل می‌دهد. در واقع بخش ناخودآگاه ذهن از بخش ناهوشیار ذهن وسیع‌تر است. بسیاری از رفتارها، عادت‌ها و مشکلات روحی روانی اختلالات شخصیتی ما از بخش ناخودآگاه ذهن نشأت می‌گیرد و کنترلی به صورت آگاهانه بر روی آن وجود ندارد. فروید معتقد است که باید این اطلاعات و محتویات بخش ناخودآگاه را به بخش خود آگاه منتقل کرد.

    بخش ناخودآگاه ذهن ویژگی‌های مختلفی دارد که آن‌ها را در این قسمت برای شما بیان می‌کنیم. بخش ناخودآگاه ذهن مسئول بایگانی ذهن شماست یعنی تمامی رویدادها و اتفاقات شما در این بخش ذخیره می‌شود. هر چقدر اتفاق رویداد و یا هر چیز دیگری تاثیر بیشتری روی شما گذاشته باشد در این بخش پررنگ‌تر است.

    ویژگی دیگر در مورد بخش ناخودآگاه ذهن این است که هیچگاه بیکار نمی‌نشیند. یعنی از لحظه تولد تا لحظه مرگ مشغول به فعالیت است و حتی زمانی که فکر انسان رو به زوال می‌رود باز هم بخش ناخودآگاه فعالیت می‌کند.

    ناخودآگاه ذهن قابل دسترس است.

    ممکن است با خودتان فکر کنید که به دلیل اینکه اسم این بخش ناخودآگاه است پس نمی‌توان به آن دسترسی پیدا کرد. در صورتی که با روش‌های مختلفی می‌توان به این بخش ذهن دسترسی پیدا کرد. مثلاً رفتارهای ناخواسته، رویاها و… روش‌هایی هستند که می‌توانید از بخش ناخودآگاه ذهن اطلاع پیدا کنید. همچنین یکی از روش‌های اطلاع پیدا کردن از این بخش مطابق با نظریه فروید، استفاده از روش گفتگوی آزادانه است.

    بخش ناخودآگاه ذهن تمام ذهن را سازماندهی می‌کند. یعنی بخش ناخودآگاه که از همه اتفاقات زندگی شما تشکیل شده است و حدود ۹۵ درصد رفتارها و افکار شما را مدیریت می‌کند. در واقع بسیاری از آداب و رفتارهای افراد فقط از همین بخش نشات می‌گیرد و آگاهانه نیست.

    روانکاوی حضوری بهتر است یا روانکاوی آنلاین

    روانکاوی آنلاین یا حضوری هر کدام ویژگی‌ها و مزایا و معایب مخصوص به خود را دارند. به همین دلیل نمی‌توان به آن‌ها برتری خاصی نسبت داد. بعضی از افراد تمایل دارند که در این جلسات روانکاوی به صورت حضوری شرکت کنند و از طریق آنلاین نمی‌توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند. اما بعضی از افراد نیز در جلسات حضوری دچار اضطراب و مشکل می‌شوند به شکلی که نمی‌توانند به صورت کاملا آزادانه و راحت تمامی حرف‌های خودشان را بازگو کنند، بهتر است که این افراد جلسات روانکاوی را به صورت آنلاین در پیش بگیرند. اگر محدودیت ندارید و می‌توانید به صورت حضوری در جلسات روانکاوی شرکت کنید و همچنین اگر این ارتباط حضوری اختلالی در بازگو کردن اطلاعات در مورد خودتان ایجاد نمی‌کند پیشنهاد ما این است که این جلسات را به صورت حضوری شرکت کنید. اما در غیر این صورت جلسات آنلاین می‌تواند بسیار مفید و تاثیرگذار باشد.

    روانکاو کیست؟

    سوالی که در اینجا ممکن است پیش بیاید این است که روان کاوی چیست و آیا روانکاو همان روانشناس است یا خیر؟  در غیر این صورت روانکاو کیست؟ در پاسخ باید گفت که روانکاو، روانشناسی است که از روش‌های روانکاوی برای درمان درمان جویان استفاده می‌کند. روانکاو کسی است که علاوه بر مدارک روانشناسی یک دوره روانکاوی که معمولا حداقل چهار سال است را گذرانده است. پس هر روانکاو قطعاً یک روانشناس است اما هر روانشناسی روانکاو نیست. اساس کار در روانکاوی تحلیل رفتارها و افکار ناهشیار و ناخودآگاه افراد و ریشه‌یابی آن در مورد هر نوع اختلالات روحی و روانی است.

    اگر شما احساس می‌کنید که بعضی از اختلالات روحی روانی و شخصیتی را دارا هستید پیشنهاد می‌کنیم که هر چه زودتر به روانشناس و یا روان تحلیلگر مراجعه کنید. امروزه کلینیک‌های روانشناسی زیادی وجود دارند که خدمات مشاوره روانشناسی ارائه می‌کنند بهتر است که بعد از تحقیق یکی از آن‌ها را انتخاب کنید. اگر هم نمی‌دانید که آیا اختلالاتی دارید یا نه بهتر است که از مشاوره فردی این کلینیک‌ها استفاده کنید تا در نهایت با انجام تست و آزمایش‌های مختلف نتیجه را به شما اطلاع دهند.

    اگر به دنبال روانشناس خوب در تهران هستید می‌توانید از مجموعه خدمات روانشناسی ما استفاده کنید. ما در اینجا به شما می‌گویم که بهتر است از چه روش‌های درمانی برای هر نوع اختلال شخصیتی و بیماری‌های روانی مثل بیماری سایکوز، افسردگی، وسواس و…. استفاده کنید.

    انواع روانکاوی

    انواع روانکاوی

    روانکاوی یکی از روش‌های درمانی عمیق در روان‌شناسی است که بر تحلیل ناخودآگاه، تجربیات گذشته و تأثیر آن‌ها بر رفتار و احساسات فرد تمرکز دارد. با گذر زمان، این روش درمانی گسترش یافته و مکاتب مختلفی در آن شکل گرفته‌اند. در ادامه، انواع مهم روانکاوی را بررسی می‌کنیم:

    1. 1. روانکاوی کلاسیک (فرویدی): این روش که توسط زیگموند فروید بنیان‌گذاری شد، بر نقش ضمیر ناخودآگاه، تجربه‌های کودکی، غرایز جنسی و تعارضات روانی تأکید دارد. در این مدل، درمانگر از تکنیک‌هایی مانند تداعی آزاد، تحلیل رویاها و بررسی مکانیسم‌های دفاعی استفاده می‌کند تا به ریشه مشکلات روانی فرد پی ببرد. این رویکرد برای افرادی که دچار اضطراب، افسردگی و مشکلات ارتباطی مزمن هستند، مفید است.
    2. 2. روانکاوی یونگی (تحلیل روان‌شناختی یونگ): کارل گوستاو یونگ، از شاگردان فروید، نظریه‌ای متفاوت ارائه داد که بر ناخودآگاه جمعی و کهن‌الگوها تأکید دارد. یونگ معتقد بود که تجربیات بشر در طول تاریخ در ناخودآگاه جمعی ثبت شده و تأثیر مستقیمی بر رفتار فرد دارد. در این رویکرد، تحلیل رویاها، نمادها و داستان‌های شخصی فرد برای کشف معنا و رشد فردی اهمیت زیادی دارد.
    3. 3. روانکاوی آدلری (روان‌شناسی فردی آدلر): آلفرد آدلر رویکردی متفاوت از فروید ارائه کرد و معتقد بود که انگیزه‌های اجتماعی و تلاش برای برتری، بیش از غرایز جنسی بر رفتار انسان تأثیر دارند. در این روش، توجه اصلی بر اهداف فردی، اعتمادبه‌نفس و نقش خانواده در رشد روانی فرد است. روانکاوی آدلری به کسانی کمک می‌کند که در روابط اجتماعی یا خودشناسی دچار مشکل هستند.
    4. 4. روانکاوی لکانی (نظریه ژاک لاکان): ژاک لاکان، روانکاو فرانسوی، مفاهیم جدیدی در روانکاوی مطرح کرد که بر نقش زبان، نمادها و مراحل رشد ذهنی تمرکز داشت. او معتقد بود که هویت انسان تحت تأثیر زبان و نمادها شکل می‌گیرد و ناهنجاری‌های روانی می‌توانند ناشی از شکاف‌های زبانی و تجربیات ناهشیار باشند. این روش برای کسانی که به دنبال شناخت عمیق‌تری از خود و روابطشان هستند، مفید است.
    5. 5. روانکاوی رابطه‌ای: این رویکرد مدرن‌تر از روانکاوی کلاسیک است و بر تأثیر روابط بین‌فردی بر ذهن و احساسات فرد تمرکز دارد. در این روش، تجربه‌های اولیه در روابط خانوادگی و اجتماعی بررسی می‌شوند تا الگوهای رفتاری ناخودآگاه فرد کشف و اصلاح شوند. روانکاوی رابطه‌ای برای افرادی که در برقراری ارتباط دچار مشکل هستند یا از آسیب‌های عاطفی گذشته رنج می‌برند، مناسب است.
    6. 6. روانکاوی کوتاه‌مدت و متمرکز (ISTDP): برخلاف روانکاوی کلاسیک که ممکن است سال‌ها طول بکشد، در این روش جلسات درمانی کوتاه‌تر و متمرکزتر هستند. هدف این روش، حل مشکلات روانی خاص در مدت‌زمان کمتر است. تکنیک‌های شناختی-رفتاری نیز در این مدل استفاده می‌شوند تا فرد بتواند سریع‌تر بر مشکلات خود غلبه کند.
    7. 7. روانکاوی رفتاری-تحلیلی: این روش ترکیبی از روانکاوی کلاسیک و رفتاردرمانی است. در این مدل، درمانگر علاوه بر بررسی ناخودآگاه فرد، رفتارهای فعلی او را نیز تحلیل می‌کند تا به درک بهتری از ریشه مشکلات برسد. این روش معمولاً برای درمان اختلالاتی مانند وسواس، افسردگی و اضطراب مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    8. 8. روانکاوی اگزیستانسیال (وجودی): این روش به جای تمرکز بر ناخودآگاه و تجربیات گذشته، بر مفهوم زندگی، مسئولیت‌پذیری، انتخاب‌های فردی و آزادی تأکید دارد. در این مدل، فرد تشویق می‌شود تا به معنای زندگی خود بیندیشد و بر تصمیمات آگاهانه تمرکز کند. روانکاوی وجودی برای افرادی که در جستجوی معنا و هدف در زندگی هستند، مناسب است.
    9. 9. روانکاوی هیپنوتراپی: در این روش، از هیپنوتیزم برای دسترسی به ناخودآگاه استفاده می‌شود. این تکنیک به افراد کمک می‌کند تا خاطرات سرکوب‌شده یا احساسات ناهشیار خود را کشف کنند. هیپنوتراپی معمولاً برای درمان اضطراب، فوبیا و ترک عادات مضر مانند سیگار کشیدن استفاده می‌شود.

    کدام نوع روانکاوی برای شما مناسب است؟

    انتخاب روش مناسب بستگی به نوع مشکل روانی، اهداف درمان و مدت‌زمان مورد نظر برای بهبودی دارد. اگر فرد به دنبال تحلیل عمیق ناخودآگاه است، روانکاوی کلاسیک یا یونگی گزینه مناسبی است. در مقابل، اگر هدف فرد بهبود سریع‌تر و تمرکز بر مشکلات روزمره باشد، روانکاوی کوتاه‌مدت یا آدلری گزینه بهتری خواهد بود.در نهایت، مشورت با یک متخصص روانکاوی به شما کمک می‌کند تا مناسب‌ترین روش درمانی را برای خود انتخاب کنید و در مسیر بهبود روانی و شناخت عمیق‌تر از خود گام بردارید.

    تکنیک های روانکاوی

    تکنیک های روانکاوی

    برای روانکاوی تکنیک‌ها و روش‌های مختلفی وجود دارد که در این قسمت می‌خواهیم تکنیک‌های روانکاوی را با هم بررسی کنیم.

    تفسیر، تحلیل رویا، تداعی آزاد، مقاومت و انتقال تکنیک‌های مهم روانکاوی هستند.

    تفسیر یکی از مهمترین تکنیک‌های روانکاوی است که در آن روانکاو تلاش می‌کند نظرات و صحبت‌های درمانجو را در مورد خودش، اطرافیان و دیگران بداند و آن‌ها را تحلیل کند. روانکاو  تلاش می‌کند تا ریشه و علت احساسات و افکار رفتارهای ناخواسته درمانجو را بررسی کند. هر چقدر این شناخت و آگاهی روانکاو در مورد بیمار بیشتر باشد درمان و تحلیل آسان‌تر خواهد بود.

    زیگموند فروید پدر علم روانکاوی، رویاها و تحلیل آن را شاهراه دستیابی به ناهشیار و ناخودآگاه می‌داند. تحلیل رویا در شناخت بخش ناهشیار ذهن می‌تواند کمک کننده باشد. در واقع زمانی که انسان‌ها در طول روز بیدار هستند به صورت عمدی یا غیر عمدی خود را سانسور می‌کنند اما وقتی به خواب می‌روند سانسوری وجود ندارد. تمامی احساسات، افکار و خواسته‌های سرپوش شده ذهن در زمان خواب به بخش هوشیار ذهن راه پیدا می‌کنند. البته خواب و رویا به این شکل نیست که کاملاً دقیق و درست باشد زیرا این محتویات بخش ناهشیار ذهن که به بخش هوشیار ذهن راه پیدا می‌کنند واضح و روشن نیستند.

    تداعی آزاد

    در ابتدا فروید تلاش می‌کرد تا از روش هیپنوتیزم برای شناسایی بخشنامه ذهن درمانجویان استفاده کند. اما بعد از مدتی متوجه شد که این روش برای همه افراد و همه اختلالات کارآمد نیست و از تکنیک تداعی آزاد به جای هیپنوتیزم استفاده کرد. در تکنیک تداعی آزاد. روانکاو از بیمار می‌خواهد که هر چیزی در هر زمینه‌ای که به ذهنش می‌رسد بدون هیچ سانسوری بگوید یا اینکه روانکاو از کلماتی مثل مادر، خانواده، مدرسه، همسر و… استفاده می‌کند و از درمانجو می‌خواهد تا نظر و احساسات خود در مورد این کلمات را بیان کند. معمولاً در تکنیک تداعی آزاد خاطرات سرپوش شده و اطلاعات زیادی از بخش ناهشیار ذهن بیماران مشخص می‌شود. در طول این تکنیک معمولاً بیماران به دلیل  یادآوری احساسات و خاطرات دردناک و بد گذشته احساساتی مثل گریه، خشم، عصبانیت، پریشانی و… را تجربه می‌کنند. روانکاو باید تلاش کند تا بیمار تا حد ممکن احساسات خود را تخلیه کند و جلوی احساسات را نگیرد به این فرآیند به لحاظ علمی کاتارسیس می‌گویند.

    مقاومت

    یکی دیگر از تکنیک‌های مهم روانکاوی مقاومت است و روانکاو تلاش می‌کند با تحلیل صحبت‌ها و حرف‌های بیمار بعضی از نمونه‌های مقاومت را در حرف‌های او پیدا کند. مثلا اگر بیمار در مورد صحبت کردن موضوع خاصی مقاومت دارد روانکاو باید تلاش کند تا دلیل این مقاومت را بفهمد. زیرا ممکن است که علت اصلی بیماری و اختلالات روحی و روانی فرد از همین موضوع خاص باشد. در واقع این افراد در این مواقع از مکانیسم‌های دفاعی استفاده می‌کنند در صورتی که در دوره روانکاوی نباید مکانیسم‌های دفاعی افراد فعال شوند.

    انتقال نیز نوعی از مقاومت است. در این فرایند درمانجو بعضی از احساساتی که نسبت به دیگر افراد مثل پدر، مادر دوست و… داشته است را در رابطه خود با درمانگر منعکس می‌کند که به این فرایند انتقال می‌گویند. روانکاو متوجه می‌شود که این رفتارهای هیجانی واقعی نیستند و از تعارض‌های حل نشده بیمار در گذشته نشأت می‌گیرند.

    ساختار ذهن در روانکاوی

    ساختار ذهن در روانکاوی یکی از مباحث مهم در روانکاوی است که به سه بخش اید، ایگو و سوپر ایگو تقسیم می‌شود.

    اولین بخش مدل ساختاری اید است که از روز تولد فعال می‌شود. این بخش کاملا ناهشیار و ناخودآگاه است و به صورت غریزی عمل می‌کند. این بخش به دنبال دریافت و لذت است معمولاً نوزاد برای رفع تشنگی، گرسنگی از این بخش مغز استفاده می‌کند و در صورت گشنه یا تشنه بودن شروع به گریه می‌کند و تا زمانی که این نیاز را برطرف کند به گریه کردن ادامه می‌دهد.

    بخش دوم مدل ساختاری ایگو است. این بخش به دنبال واقعیت است. فروید معتقد است که ایگو از  واقعیت ساخته می‌شود. در واقع عملکرد این بخش براساس واقعیت است. فروید اید را به اسب و ایگو را به اسب سوار تشبیه می‌کند.

    اما بخش سوم ساختار، سوپر ایگو است که مطابق با نظریه فروید از ۵ سالگی ظهور می‌کند و تمامی اصول و استانداردهای درونی شده توسط خانواده و جامعه را در بر می‌گیرد. در واقع این استانداردها باعث می‌شود که ما در مورد پدیده‌های مختلف قضاوت کنیم. سوپر ایگو خود به بخشی آرمانی و وجدان تقسیم‌بندی می‌شود.

    طول درمان روانکاوی

    در مورد طول درمان روانکاوی باید گفت که هیچگاه نمی‌توان یک بازه زمانی ثابت و مطلق را برای این موضوع در نظر گرفت زیرا فرایند درمان به فاکتورهای بسیار زیادی مرتبط است. مثلاً اختلالات فردی، نوع روانکار، نوع روش درمانی، میزان همکاری بیمار با روانکار و… همه این موضوعات در طول درمان روانکاوی موثر هستند. پس نمی‌توان یک بازه مشخص را برای این درمان در نظر گرفت. معمولاً طول درمان روانکاوی نسبت به روش‌های دیگر طولانی‌تر است. البته به این موضوع توجه کنید که هر چقدر که این طول درمان و تحلیل و شناخت فرد و روانکاو عمیق‌تر باشد در نهایت نتیجه بهتری را در پی خواهد داشت. در واقع روانکاو تلاش می‌کند تا زمانی که علائم و نشانه‌های منفی در شخص از بین برود این درمان را ادامه بدهد. معمولاً در صورت همکاری بیمار حداکثر مدت یک سال را برای این طرح درمان در نظر می‌گیرند.

    سوالات متداول

    آیا درمان استرس و اضطراب از طریق روانکاوی ممکن است یا خیر؟

    استرس و اضطراب اگر بیش از حد نرمال باشند ریشه در کودکی و اتفاقات ناخوشایند گذشته دارند روانکاو تلاش می‌کند تا با ریشه‌یابی هر نوع اختلالی در جهت رفع آن تلاش کند. پس برای درمان استرس و اضطراب مناسب است. و راهکارهای زیادی دارد

    آیا هر روانشناسی می‌تواند روانکاو هم باشد و از روش‌های روانکاوی برای درمان بیمار استفاده کند یا خیر؟

    روانکاوی گرایشی از روانشناسی است. روانکاو قطعاً یک روانشناس است اما هر روانشناسی روانکاو نیست. زیرا برای تبدیل شدن به روانکاو بعد از پایان یافتن تحصیلات روانشناسی باید دوره‌های مختلف روانکاوی شرکت کرد و مدارک آن را به دست آورد.

    برای درمان بیماری‌ها و مشکلات روحی روانی بهتر است که از روانشناس استفاده کنیم یا از روانکاو؟

    بهتر است که این موضوع را روانشناس شما تشخیص بدهد. در مرحله اول باید به یک روانشناس حاذق مراجعه کنید در صورتی که روانشناس تشخیص بدهد ریشه مشکلات و اختلالات شما در اتفاقات و تجربیات گذشته است تلاش می‌کند تا شما را به یک روانکاو خوب ارجاع بدهد.

    دکتر مهسا کاشفی زاده

    دکتر مهسا کاشفی زاده، عضو سازمان نظام روانشناسی و انجمن روانشناسان ایران با شماره نظام ۸۶۴۸