وسواس فکری – عملی (OCD) چیست؟
آنچه در این مقاله می خوانید
وسواس فکری عملی نوعی وسواس است که به دلیل وجود افکار مزاحم، ناخواسته و غیر قابل کنترل (وسواس) تشخیص داده میشود. اگرچه فردی که دچار اختلال وسواس است، رفتارهای واضح و مشخصی نسبت به افکار سرزده و مزاحم خود از جمله شمردن، تمیز کردن یا شستن دست نداشته باشد اما این اختلال با اقدامات ذهنی پنهان همراه است. در برخی موارد افکار مزاحم که بسیار مخرب و آزاردهنده هستند، ویژگی بارز این اختلال است.
وسواس فکری (Pure O) چیست؟
وسواس فکری (OCD) اختلالی است که در آن افراد افکار، ایدهها یا احساسات (وسواس) مکرر و ناخواسته دارند که باعث میشود آنها را به انجام کاری تکراری وادار کند. رفتارهای تکراری مانند شستن دست ها، چک کردن اشیا یا تمیز کردن آنها، میتواند به طور قابل توجهی در فعالیت های روزانه و تعاملات اجتماعی فرد اختلال ایجاد کند. بسیاری از افرادی که بهOCD مبتلا نیستند نیز افکار ناراحت کننده یا رفتارهای تکراری دارند که فرد احساس می کند در پاسخ به یک وسواس مجبور به انجام آنها می شود ؛ با این حال، این افکار و رفتارها معمولاً زندگی روزمره را مختل نمیکنند.
در ادامه این مقاله به طور مفصل به بررسی اختلال وسواس فکری میپردازیم و علائم و روشهای درمان آن را به شما معرفی میکنیم.
اگرچه برخی از مطالعات نشان دادهاند که امکان دارد انواع مختلفی از وسواس فکری وجود داشته باشد اما برخی دیگر بر این باورند که اصطلاح «وسواس Pure O یا همان وسواس بدون علائم مشخص» ممکن است نام اشتباهی باشد. این در حالی است که افرادی دچار وسواس ممکن است بدون هیچ مشخصه بارزی در رفتارشان، کماکان از مشکلات ذهنی و نامرئی رنج ببرند. با درک چنین مشکلات ذهنی، درمانگران و متخصصان بهداشت روان میتوانند از بیماران در مورد این علائم سوال بپرسند. در صورت عدم سوال پرسیدن، ممکن است بیماران برای بیان علائم این اختلال اکراه داشته باشند یا حتی ممکن است اصلا درباره بیان این علائم هیچگونه آگاهی نداشته باشند.
علائم وسواس فکری Pure O
وسواس فکری Pure O شامل وسواس فکری و عملی است. برای مثال، ممکن است فرد مبتلا به OCD درباره میکروبها و تمیز کردن به صورت غیر قابل کنترلی فکر کند که باعث میشود دائما دستان خود را بشویید. افرادی که دچار این بیماری هستند نیز بسیاری از علائم OCD را تجربه میکنند حتی اگر وسواس عملی نداشته باشند. بر اساس DSM-5، وسواس فکری عملی (ٰٰOCD) با وسواس فکری و/یا عملی مشخص میشود.
نکته مهمی که درباره خصوصیات افراد دارای وسواس فکری باید به آن توجه کنید این است که صرفا داشتن افکار و رفتارهای وسواس گونه لزوما مهر تاییدی بر مبتلا شدن شما به اختلال وسواس فکری-عملی نیست. افراد مبتلا ممکن است برای اطمینان از بسته بودن شیر اجاق گاز، چند بار به سمت گاز رفته و آن را چک کنند، یا از ترس آلودگی، دستهایشان را به طرز افراطی بشویند. در افرادی که به بیماری OCD مبتلا هستند، این افکار و رفتارها باعث بروز اضطراب شدید، صرف وقت زیاد و اختلال در زندگی و روابط روزانه میشود.
مثال های موجود از بیماری وسواس فکری
وسواس آلودگی و کثیفی
- مایعات بدن (به عنوان مثال: ادرار، مدفوع)
- میکروب ها / بیماری ها (مثلاً: تبخال،ایدز)
- آلاینده های محیطی (مثلاً: آزبست، تشعشع)
- مواد شیمیایی خانگی (مثلاً: پاک کننده ها، حلال ها)
- خاک
افکار جنسی ناخواسته
- افکار یا تصورات جنسی ممنوع یا منحرف
- انگیزه های جنسی ممنوع یا منحرف در مورد دیگران
- وسواس جنسی که شامل کودکان یا محارم میشود
- وسواس در مورد رفتار جنسی پرخاشگرانه نسبت به دیگران
از دست دادن کنترل خود
- ترس از اقدام بر اساس انگیزه آسیب رساندن به خود
- ترس از اقدام بر اساس انگیزه برای آسیب رساندن به دیگران
- ترس از تصاویر خشن یا وحشتناک در ذهن فرد
- ترس از بیان فحاشی یا توهین
- ترس از سرقت اجسام
وسواس های مرتبط با مذهب
- نگرانی در مورد توهین به خدا یا نگرانی در مورد کفرگویی
- توجه بیش از حد به درست یا غلط بودن اخلاق
حوادث
- ترس از مسئول بودن برای اتفاقی وحشتناک (مثلاً: آتش سوزی، دزدی)
- ترس از آسیب رساندن دیگران به دلیل بی احتیاطی ( به عنوان مثال ریخته شدن مایعی لغزنده روی زمین که باعث زمین خوردن افراد دیگر شود)
وسواس تکرار
- دوباره خوانی یا دوباره نویسی (مثلا 5 بار خواندن یک پاراگراف)
- تکرار فعالیت های روزمره
- تکرار حرکات بدنی (مثال: ضربه زدن با انگشت، چشمک زدن، تکان دادن سر)
تفاوت وسواس فکری و وسواس عملی
وسواس فکری
وسواس فکری نیاز و اشتیاق شدید، مداوم ، مزاحم و ناخواسته است که باعث اضطراب یا پریشانی میشود. وسواس فکری اغلب روی افکار جسمی، جنسی، مذهبی یا پرخاشگرانه و همچنین نگرانی در مواردی مانند تقارن و آلودگی تمرکز دارد.
تصاویر، افکار و محرکهای دائمی و مزاحم که باعث اضطراب میشود.
تلاش برای چشم پوشیدن، سرکوب یا خنثی کردن افکار وسواسی
وسواس عملی
از طرفی وسواس عملی، رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی است که فرد مبتلا به OCD برای واکنش به وسواسی فکری یا به دلیل مقررات سختگیرانه حاکم بر او، انجام میدهد. وسواس عملی بشدت افراطی است یا برای حل مشکلات از روشی غیر منطقی استفاده میشود.
بر اساس مطالعات محققان در سال ۲۰۱۱، افرادی که دچار «وسواس» هستند برای کنترل ناراحتی خود نوعی اقدامات ذهنی انجام میدهند. این اقدامات عبارتند از:
مرور ذهنی خاطرات یا اطلاعات
- تکرار ذهنی کلمات خاص
- انجام یا عدم انجام برخی از کارها به صورت ذهنی
- کارهای تکراری (رفتاری یا ذهنی) که شخص احساس میکند در نتیجه افکار وسواسی مجبور به انجام آنها است.
- مشارکت در کارهایی جهت کاهش اضطراب مربوط به وسواس فکری یا جلوگیری از وقایع وحشتناک.
افرادی که به دلیل افکار وسواسی مضطرب میشوند نیز ممکن است به اجبار در پی قوت قلب و اطمینان باشند. ممکن است این موضوع مشکل ساز شود زیرا در بسیاری از بیماران آن مسئله به عنوان وسواس عملی تشخیص داده نمیشود. این افراد ممکن است در موارد زیر به دنبال قوت قلب و اطمینان باشند.
- درخواست اطمینان و دلگرمی از دیگران
- دوری کردن از اشیا یا موقعیتهای تحریک کننده اضطراب
- به دنبال افزایش اعتماد به نفس
- تحقیق آنلاین
ممکن است یکی از عواقب این باشد که خانواده و دوستان از این درخواستهای مداوم خسته یا اذیت شوند، که احتمالا دیگران آن را به منزله نیازمندی در نظر میگیرند. وسواس اجباری در وسواس خالص وجود دارند اما از آنجایی که ماهیت آن ذهنی است، بسیار کمتر مشخص میباشد.
وسواس های عملی رایج
وسواسهای عملی رایج مثل شستن چندباره دستها، چک کردن قفل بودن درب خودرو یا منزل و شک و تردید در درست شمردن است. گاهی اوقات این وسواسها آنقدر حاد هستند که زندگی فرد را مختل میکنند. به نحوی که بیمار ممکن است چندین ساعت درگیر این وسواسها باشد. هرچند که اغلب بزرگسالان از غیرمنطقی بودن رفتارهایشان آگاه هستند؛ اما این بیماری اضطراب، تیک عصبی و خودکشی را در پی دارد.
معیارهای تشخیص وسواس
علاوه بر وسواس فکری و/یا عملی، DSM-5 برای تشخیص OCD معیارهایی را تعیین کردند:
- علائم OCD نباید تحت تاثیر اثرات فیزیولوژیکی یک ماده (مانند عوارض جانبی دارو یا داروهای غیرقانونی) یا به دلیل برخی از بیماریها باشد.
- علائم OCD زمان زیادی را هدر میدهد که معمولا بیشتر از یک ساعت در روز است. یا منجر به ایجاد اضطراب یا اختلال قابل توجهی در زمینههای شغلی، اجتماعی یا دیگر زمینههای مهم زندگی میشود.
- علائم OCD نباید به سایر اختلالات ذهنی دیگری مانند اختلال اضطراب فراگیر، اختلال بدشکلی بدن، اختلال انبار کردن، اختلالات مربوط به مواد یا اختلال افسردگی نسبت داده شود.
اگر شما یا شخصی از خانواده یا دوستانتان دارای علائم مضطرب کنندهای هستید که مانع انجام کارهای روزمره (مانند غذا خوردن، خوابیدن یا رفتن به محل کار) میشود، به متخصص بهداشت روان مراجعه کنید.
انواع وسواس فکری OCD
تحقیقات قبلی نشان میدهد که حدود سه تا شش زیرگروه OCD وجود دارد، از جمله نوع وسواس Pure O است. این اختلال که اولین بار در مقالهای در سال ۱۹۹۴ در مجله روانپزشکی بالینی منتشر شد. وسواس خالص را به عنوان ترکیبی از وسواس جنسی، پرخاشگرانه و مذهبی توصیف کردند که با وسواس عملی همراه نبود.
سپس، تحقیقات بیشتر وسواسهای پرخاشگرانه را به ترس در مورد آسیبهای تکانشی و آسیبهای ناخواسته تقسیم کرد. افکار متمرکز بر آسیبهای تکانشی، غالباً به مواردی میپردازند که گاهی اوقات «افکار تابو» مربوط به رابطه جنسی، مذهبی و پرخاشگری هستند. برخی از انواع متداول OCD که توسط وسواس خالص تجربه میشوند، ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- وسواس آسیب: ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگران؛ این تغییرات شامل آسیب جسمی (پرخاشگری نسبت به خود یا دیگران یا خودکشی) و آسیب جنسی، از جمله رفتارهای جنسی آسیبزننده نسبت به کودکان است
- وسواس پدوفیلیا (pOCD): افکار و اصرارهای جنسی ناخواسته مربوط به کودکان، که گاهی اوقات با اقداماتی مانند شمارش، شستشو یا دعا کردن برای «خنثی کردن» چنین افکار و اصرارهایی همراه است.
- وسواس مرتبط با رابطه (ROCD): افکار ناخواسته و مزاحمی که باعث میشوند افراد نسبت به احساس یا عشق به شریک زندگی خود و سطح رضایت جنسی یا تفاهم در طولانی مدت شک کنند.
- وسواس گرایش جنسی (SO-OCD): اضطراب شدید درباره گرایش جنسی که با نام HOCD یا «OCD همجنسگرایان» نیز شناخته میشود.
- وسواس چک کردن: این نوع وسواس مانند قفل، سیستم های هشدار، اجاق گاز، یا کلیدهای چراغ، یا فکر کردن به یک بیماری پزشکی.
- وسواس آلودگی: در این نوع وسواس فرد از رویا رویی با اجسام کثیف یا اینکه مجبور به پاک کردن آنها باشد میترسد. وسواس آلودگی این حس را به بیمار منتقل میکند که نکند بدن او نیز کثیف و آلوده باشد.
- وسواس تقارن و نظم: نیاز به چیدمان چیزها به روشی خاص و منظم
- وسواس در یک خط فکری: برای مثال نشخوار فکری و افکار مزاحم که برخی از این افکار ممکن است خشن یا آزاردهنده باشند.
دلایل بروز OCD
وسواس ممکن است یک اختلال عصبی باشد و تغییر و ناهنجاری در انتقال دهنده های عصبی آن را به وجود بیاورد. اگرچه تحقیقات محدودی در مورد دلایل دقیق بروز وسواس وجود دارد، اما مطالعات مختلفی وجود دارد که وسواس و دلایل بروز آن را بررسی کرده است که ممکن است شامل موارد زیر شود:
- عوامل بیولوژیکی: اسکن مغزی MRI تفاوتهای ساختاری و عملکردی را در مدارهای عصبی (عصب) مغز نشان میدهد که بسیاری از افکار، ایدهها و انگیزههای روزانه را فیلتر یا «سانسور» میکنند.
- پیشینه خانوادگی: تحقیقات به دلیل عدم توانایی در درمان موارد OCD دشوار بوده است. با این حال، مطالعات نشان داده است که وسواس در افرادی که این بیماری را در خویشاوندان خود دارند پنج تا هفت برابر بیشتر است.
- ژنتیک: در حالی که محققان هنوز نتوانستهاند یک «ژن OCD» واحد را تعیین کنند، این اختلال ممکن است مربوط به تغییرات در گروههای خاصی از ژنها باشد. اختلال وسواس میتواند زمینه ارثی و خانوادگی داشته باشد.
- خود ایمنی: عفونتهای استرپتوکوکی که میتواند با التهاب و اختلال در عملکرد سلول های عصبی مغز همراه باشد.
- رفتار: ممکن است وسواس با ترس همراه باشد و از انجام برخی کارها که به کمتر شدن ترس در آنها کمک میکند اجتناب شود. این ترس و استرس در بعضی مواقع مانند شروع یک کار جدید بیشتر میشود. در چنین شرایطی، رفتار درمانی میتواند در رفع این ترس و استرس موثر باشد.
- علل نورولوژیکی: اختلال در تعادل مواد شیمیایی در مغز مانند سروتونین می تواند یکی از دلایل بروز سواس باشد.
- محیط: عوامل استرس آور محیطی می توانند به تشدید اختلال وسواس کمک کنند.
تأثیرات وسواس (OCD) بر روی زندگی فرد مبتلا
بیماری وسواس باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی فرد وسواسی میشود. به نحوی که این عادات وسواسی باعث تلف شدن ساعتهای طولانی از زندگی فرد و آسیب رسیدن به زندگی فردی و اجتماعی او میشود. همین موضوع نیز اثرات نامطلوبی بر موفقیت فرد در تحصیل و کار و روابطش نیز میگذارد.
همیشه به خاطر داشته باشید که بیماری وسواس خودبه خود از بین نمیرود و شما باید از دیگران کمک بخواهید. درمان وسواس جبری با مشاوره روانشناسی میتواند بسیاری از اثرات آن را بهبود ببخشد.
تشخیصهای افتراقی
تشخیص افتراقی اصلی افسردگی است و بسیاری از بیماران مبتلا به OCD علائم افسردگی همراه دارند. سایر تفاوت ها شامل اختلالات فوبیا، بی اشتهایی عصبی، شخصیت وسواسی یا آناکاستیک و گاهی اسکیزوفرنی است. علاوه بر این موارد:
- علائم OCD در سایر بیماریها مانند سندرم تورت و اوتیسم دیده میشود.
- اختلالات مرتبط با وسواس اجباری (OCRD) و طیفی از اختلالات که ویژگی های مشترک با OCD دارند.
- OCRD ها شامل اختلال بدشکلی بدن (BDD) ،هیپوکندریازیس (نگرانی در مورد بیماری خیالی)، اختلالات خوردن و اختلالات کنترل تکانه مانند تریکوتیلومانیا (کشیدن مو) است.
همه گیری بیماری وسواسی
طبق تحقیقات انجام گرفته از منابع روانشناسی در مورد شیوع اختلال وسواسی؛ زنها در بزرگسالی اندکی بیشتر از مردان مبتلا میشوند؛ ولی در کودکی پسرها بیشتر میتوان این اختلال را مشاهده کرد. اختلال وسواس ذهنی در کودکی و نوجوانی و بزرگسالی نیز بروز پیدا میکند. متاسفانه در سنین بالاتر پروسه درمان دشوارتر است و در زنان و مردان بالغ اختلال وسواس ذهنی بسیار شایع است.
علت بیماری وسواس فکری چیست؟
علت بیماری وسواس ذهنی هنوز به طور کامل کشف نشده است؛ اما میتوان گفت که عوامل ژنتیکی و محیطی زیادی در ابتلا به این اختلال تاثیر دارند. افرادی که والدین، خواهر و برادر یا فرزندی دارند که به OCD مبتلاست، بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.
افرادی که در کودکی تجربه بدرفتاری جسمی یا جنسی و سایر حوادث آسیب زا را داشتهاند، احتمال مبتلا شدن آنها به وسواس ذهنی عملی بالاتر است. همچنین عفونت استرپتوکوک در بعضی از کودکان، موجب بروز زودهنگام و ناگهانی یا بدتر شدن علائم OCD میشود. مطالعات نشان داده که دوقلوها نیز احتمال دارد در اثر عوامل ژنتیکی دچار این اختلال شوند.
درمان وسواس فکری
درمان OCD، از جمله وسواس فکری، اغلب شامل استفاده از دارو در ترکیب با رواندرمانی است که میتواند شامل درمان شناختی-رفتاری (CBT)، گروههای درمانی و آموزش روانشناختی باشد.
برای درمان اختلال وسواس ذهنی معمولا از روش روان درمانی، تجویز دارو و با هر دو روش به طور همزمان استفاده میکنند. طبق تحقیقات صورت گرفته، درمان های موردنظر برای بیماری OCD در زمینه درمان شناختی رفتاری انجام میگیرد. این روش برای معالجه طیف وسیعی از اختلالات مورد استفاده قرار میگیرد و نوع خاصی از آن به نام (ERP) برای درمان اختلال وسواس بسیار تاثیرگذار است.
در روش ERP روان درمانگر وضعیت فرد دارای وسواس ذهنی را بررسی کرده و برای او موقعیت هایی ایجاد میکند که باعث بروز افکار وسواسی و یا اضطراب شود. این روش به بیمار کمک میکند که نیابد درگیر وسواسهای اجبارگونه باشد که ریشه در عادات او دارند. این روش به مرور زمان به کاهش اضطراب بیمار وسواسی کمک میکند و باعث میشود تا او بتواند علائم OCD را مدیریت کند.
از جمله داروهای مصرفی در این نوع درمان، داروهای مهارکننده بازگشت سروتونین (SRIs) و داروهای مهار کننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) نامیده میشوند که نقش مهمی در پروسه درمان وسواس دارند. همچنین از داروی ضد افسردگی مانند کلومیپرامین و داروهای جدیدی چون فلوکستین و سرترالین نیز برای درمان OCD استفاده میشود.
رواندرمانی
ازجمله روشهای درمانی که باعث بهبود بیماری در فرد وسواسی میشود، روان درمانی است. در این روش روان درمانگر با برقراری شرایط مشابه وسواس برای بیمار او را وادار می کند که واکنشی از خودش نشان ندهد. در این موقعیت بیمار دچار استرس شدید می شود و روانپزشک برای مدیریت استرس و کمک به پروسه درمان دارویی به بیمار تجویز میکند. مراجعه زودهنگام به پزشک و اقدام برای درمان به موقع در مراحل اولیه بیماری بسیار تاثیرگذار است.
تحقیقات نشان میدهد که درمان شناختی-رفتاری میتواند در درمان وسواس بسیار موثر باشد. به هر حال، درمانگران و سایر پزشکان بهداشت روان باید اهمیت پرداختن به اقدامات ذهنی اساسی که مشخصه این زیرگروه OCD است را درک کنند.
اگر درمانگر معتقد باشد که بیمار فقط از وسواس رنج میبرد و اقدامات ذهنی همراه با این شناخت را درمان نکند، درمان موثر نخواهد بود.
در سال ۲۰۱۱، محققان مطالعات فردی را بررسی کردند تا دریابند برخی از زیرگروههایی که علائم OCD دارند به روشهای خاص درمانی بهتر پاسخ میدهند یا خیر. آنها دریافتند که در اکثر مطالعات، OCD با وسواس مذهبی و جنسی بدون اجبار شناخته میشود که با واکنش ضعیف به درمان با استفاده از SSRIها و مواجهه درمانی همراه است.
مواجهه و پیشگیری از پاسخ عملی، که به آن ERP درمانی نیز گفته میشود، نوعی رفتار درمانی است که در درمان سایر موارد OCD نیز استفاده میشود. یک درمانگر ماهر به مراجع کمک میکند تا بدون انجام هرگونه وسواس اجباری، با ترس خود روبهرو شود.
مراجعان عمداً خود را در معرض مواردی قرار میدهند که وسواس فکری یا عملی آنها را تحریک میکند اما از وسواسهای اجباری یا افکار وسواسی جلوگیری میکنند. هدف از این روش درمانی این است که بیماران بیاموزند چگونه علائم بیماری خود را بدون وسواس اجباری کنترل کنند. این روش اضطراب را در کوتاه مدت افزایش میدهد، اما میتواند علائم و وسواس عملی را با گذشت زمان بهبود بخشد.
دارو درمانی
داروها ممکن است شامل مهارکنندههای انتخابی حملات روانی سروتونین (SSRI) یا داروی ضد افسردگی سه حلقهای آنافرانیل (کلومیپرامین) باشد. از داروهای ضد روان پریشی نسل دوم که به عنوان داروهای ضد روان پریشی غیرمعمول نیز شناخته میشوند، برای تقویت اثر SSRIها استفاده میشود. یک بررسی نشان داده است که تقریباً ۴۰ تا ۶۰ درصد بیماران به درمان با SSRI با کاهش ۲۰ تا ۴۰ درصدی علائم OCD واکنش میدهند.
درمان خاص (یا ترکیبی از درمانها) به نیازهای منحصر بفرد هر بیمار بستگی دارد. برای مثال، اگر بیمار قادر یا مایل به مصرف دارو نباشد، درمانگر ممکن است فقط از CBT استفاده کند. یا ممکن است داروهایی را به تنهایی برای بیمارانی تجویز کنند که انگیزهای برای انجام مواجهه درمانی یا دسترسی به یک درمانگر با رویکرد CBT ندارند.
درمان وسواس با دستگاه RTMS
درمان وسواس با دستگاه rtms یک درمان موثر و مدرن است که برخی از روانپزشکان از آن استفاده میکنند. این دستگاه با تحریک قسمت هایی از مغز که منجر به وسواس شدهاند، به درمان آن کمک میکند.
آیا RTMS و نوروفیدبک در درمان وسواس موثر است؟
RTMS یک روش درمانی بسیار پرهزینه است و در مقایسه با دارو درمانی اثربخشی کمتری دارد. از طرف دیگر RTMS نمیتواند وسواس را درمان کند و اثر کوتاه مدت دارد. بهتر است بین انتخاب دارو و RTMS روش دارو درمانی را انتخاب کنید. معمولا به کمک دارو درمانی، کنترل وسواس سریعتر صورت میگیرد.
متاسفانه گاهی با این موضوع مواجه میشویم که برخی روانپزشکان بدون توجه به ثمربخشی RTMS و شرایط بیمار و تنها برای سودجویی شخصی و به دلیل داشتن منافع مالی، این روش را به اشتباه برای تمام بیماران خود با هرنوع اختلال از جمله وسواس، فوبیا، ترک سیگار، اعتیاد یا وابستگی و … تجویز میکنند.
درمان قطعی وسواس فکری چگونه صورت می گیرد؟
اگر اختلال وسواس جبری درمان نشود، علائم آن به صورت مستمر و با نوسانات بالا نمایان میشود. این درمانن در بعضی افراد سیر دوره ای دارد و طبق موارد زیر انجام میشود:
- دیدگاه زیستی: این دیدگاه مبنای وسواس ها را بررسی میکند که وسواس ریشه در ناهنجاری هایی در مناطق مغز دارد و نیز قشر پیش پیشانی در جلوگیری از افکار، تصورات ذهنی و امیال شدید در نشانه ها ناتوان عمل میکند.
- دیدگاه شناختی- رفتاری: این دیدگاه معتقد است که الگوهای فکری ناسازگارانه به بروز نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی کمک میکنند. فرد مبتلا به اختلال وسواس ممکن است به رویدادهای استرس آور در محیط واکنش بیش از حد نشان دهد.
از جمله مداخلات روانشناختی عبارتند از:
کنترل افکار: در زمان رویارویی فرد وسواسی با موقعیتی خاص که موجب بروز تفکر یا عمل وسواسی او میشود، فرد میتواند تفکر وسواسی خود را کاهش دهد.
اشباع درمانی: در این درمان فرد وسواسی آنقدر با افکار وسواسی مواجه میشود تا معنی خود را از دست بدهند.
مواجه سازی همراه با جلوگیری از پاسخ: فرد وسواسی در موقعیت قرار میگیرد اما نباید اقدام به انجام عمل وسواسی کند.
مراجعه به روانشناس بالینی یا درمانگر متبحر و با تجربه
برای درمان وسواس باید حتما از روانشناس بالینی باتجربه و حرفهای کمک بگیرید؛ زیرا در صورت مراجعه به اشخاص ناکارآمد نه تنها کمکی به درمان وسواس نمیکنید، بلکه باعث تبدیل آن بیماری به وسواس مزمن میشوید. در این شرایط فرد وسواسی به افسردگی دچار شده و ممکن است به زندگی خود پایان دهد.
از طریق مشاوره فردی و مشاوره خانواده و مراجعه به یک روانشناس با تجربه در زمینه وسواس، می توان باعث کنترل درصد بالایی از علائم وسواس شد. یک روانشناس متبحر پس از شناخت دقیق اختلال وسواسی بیمار، در مواردی او را در موقعیتهایی که دچار این اختلال می شود قرار میدهد و به صورت عملی به او میاموزد که در چنین موقعیت هایی چگونه باید عمل کند.
همکاری خود بیمار و خانواده آن
مهمترین قدم در پروسه درمان وسواس این است که خود فرد بیماری اش را قبول کند. خانواده نیز باید بیمار وسواسی را درک کنند. هرچند که فرد وسواسی نه تنها به خود، بلکه به افراد خانواده نیز آسیب روانی یا اجتماعی وارد میکند. البته خانواده باید تاحد ممکن از دخالت در درمان خودداری کنند؛ زیرا وسواس آنها را تشدید می کنند. بهترین کاری که خانواداه میتواند بکند، قانع کردن بیمار برای درمان و مراجعه به روانپزشک است.
درمان وسواس با مصرف دارو تحت نظر روان پزشک
پزشکان علت بروز بیماری وسواس را کم شدن سروتوئین در مغز و به دنبال آن تغییر ساختار میدانند. درمان بیماری وسواس باید با دارو صورت بگیرد و فرد به مراجعه به روانپزشک نیاز دارد. روانپزشک حاذق با بررسی سوابق بیماریهای فرد وسواسی و داروهای مصرفی بیمار برای او دارو تجویز میکند. بیماری وسواس هیچگاه نباید با مصرف خودسرانه دارو توسط فرد وسواسی درمان شود.
وسواس فکری کودکان
کودکان مبتلا به بیماری OCD با افکار وسواسی دست و پنجه نرم میکنند که این افکار باعث بروز ترسهایی از جمله ترس از آلوده بودن دستها و شستن مداوم و بیش از اندازه آنهاست.
همزمان که کودکان رشد میکنند و بزرگتر میشوند این عادات و افکار وسواسی شدیدتر و متمرکزتر میشوند. به عنوان مثال کودکان از شروع ۶ سالگی عادت های غذایی و ساعت خوابیدن را کم کم درخود نهادینه میکنند که این عادات باعث ثبات در طرز فکر آنها میشوند. هنگامی که یک کودک به بیماری OCD مبتلا میشود ممکن است شدت این افکار وسواس گونه بیشتر شده و باعث بروز اختلال در زندگی و رشد طبیعی او شود. البته باید گفت که OCD در بیشتر مواقع در نوجوانان بروز پیدا میکند.
شناسایی علائم وسواس فکری در کودکان
علايم وسواس ذهنی در کودکان با یکدیگر متفاوت است اما موارد زیر رایجترین علائم در بین کودکان هستند:
- وسواس شدید نسبت به خاک یا میکروب
- درگیری ذهنی درباره نظم، تقارن یا دقت بیشازحد
- تردیدهای مکرر مانند قفل بودن یا نبودن درب
- غرق شدن در افکار مربوط به خشونت، صدمه زدن یا کشتن شخص یا آسیب به خود
- صرف مدتزمان طولانی برای لمس اشیا، شمارش و تفکر درباره اعداد و توالیها
- تفکر مداوم درباره انجام اعمال جنسی توهینآمیز یا رفتارهای ممنوعه
- آشفتگی در مواجهه با افکار مغایر با اعتقادات مذهبی شخصی
- توجه زیاد به جزئیات
- نیاز شدید به دانستن یا به خاطر سپردن موارد بسیار جزئی
- نگرانی بیشازحد در مورد اتفاقات بدی که وجود ندارد
- افکار یا رفتارهای پرخاشگرانه
کنار آمدن با OCD
اگرچه درمان OCD مستلزم مشاوره با یک متخصص بهداشت روان واجد شرایط است، با این حال راهکارهایی برای کمک به خود در OCD وجود دارد که میتوانید همین حالا شروع به استفاده از آنٰها کنید تا به خود یا کسی که دوست دارید در کنار آمدن با علائم وسواس خالص کمک کنید.
- راهکارهای تمدد اعصاب: با توجه به اینکه استرس عامل اصلی ایجاد علائم وسواس خالص است، یکی از بهترین راههای مقابله با این روش یادگیری و تمرین تکنیکهای تمدد اعصاب مانند تنفس عمیق، مراقبه ذهن آگاهی یا آرامسازی پیشرونده عضلانی است.
- ورزش: شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد انجام ورزشهای هوازی میتواند علائم OCD را کاهش دهد.
- گروه درمانی: چه گروه درمانی آنلاین و چه حضوری با تهیه منابع، اطلاعات یا فردی که دلسوزانه گوش فرا دهد، میتوانند برای افراد دارای وسواس خالص مفید باشند.
چگونه میتوانم کلینیک درمان وسواس مناسب پیدا کنم؟
لازم به ذکر است که اگر بررسی دقیقی از نوع وسواس، شدت و ریشه آن انجام نشود؛ درمان وسواس به شکست منجر میشود. به همین دلیل اگر به دنبال کلینیک درمان وسواس مناسب میگردید؛ آن دسته از روانشناس هایی را پیدا کنید که فقط روی یک روش درمانی تاکید نکرده و قبل از شروع درمان بررسی کاملی از مشکل شما داشته باشند. متاسفانه دیده شده که اکثر درمانگران وسواس فقط از روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ استفاده میکنند که این روش برای برخی از مراجعان مناسب و برای برخی بی اثر است.
آیا درمان وسواس فکری و وسواس عملی تفاوت دارد؟
درحالت کلی اصول درمان وسواس ذهنی و وسواس عملی به یکدیگر شباهت دارد اما این دو روش به طور کامل مشابه هم نبوده و دارای تفاوتهایی نیز هستند. یکی از روشهای مدیریت و کنترل وسواس استفاده از سابلیمینال درمان وسواس است.
در این روش پیامهایی به ناخوداگاه برای کنترل وسواس داده می شود. این روش برای وسواسهای خفیف تا متوسط کمک کننده است.
تمرینات نوروفیدبک
ممکن است روانشناس به بیمار پیشنهاد انجام تمرینات نوروفیدبک را بدهد. این روش درمانی تا جای ممکن بیمار را از مصرف دارو بی نیاز کرده و از عوارض داروها و وابستگی به داروها مصون میدارد. دقت داشته باشید که تمرینات نوروفیدبک ، تنها باید با تشخیص روانشناس با تجربه و تحت نظر متخصص و یا اپراتور مربوطه صورت بگیرد.
خلاصه
وسواس خالص شامل رفتارهای ظاهری نیست که معمولاً وقتی افراد به فکر OCD میافتند، به ذهن خطور میکند. با این حال، اقدامات مخفی ذهنی که شکل کاملاً وسواسی اختلال را مشخص میکند، حتی اگر غیر قابل دیدن هم باشند، یک نوع وسواس عملی است.
اگر دریافتید که دچار وسواس مضطربکننده و یا اجبارهای ذهنی هستید که زندگی روزمره شما را مختل میکند، صحبت با یک متخصص بهداشت روان را در نظر داشته باشید. آنها به شما کمک میکنند تا علائم خود را درک کرده و بهترین روش درمانی را برای رفع نیازهای خود پیدا کنید. اگرچه صحبت در مورد افکار خود همیشه آسان نیست، اما این اولین بخش از کمک شما برای درمان است.
سوالات متداول
آیا وسواس با افسردگی همراه است؟
این دو اختلال می توانند همراه با هم بروز پیدا کنند و فرد در صورت داشتن وسواس به افسردگی نیز دچار شود اما احتمال اینکه افراد مبتلا به افسردگی دچار وسواس شوند کمتر است.
چگونه با فرد دارای OCD برخورد کنیم؟
یکی از بهترین توصیهها برای تعامل با افراد وسواسی، تشویق آنها به خودآگاهی درباره بیماریشان است. فرد را تشویق کنید تا در مورد این اختلال صحبت کند تا بفهمید چگونه می توانید بیشتر حمایت کنید، اما در مورد غیر منطقی بودن وسواس بحث نکنید؛ زیرا اکثر افراد مبتلا به OCD می دانند وسواسها و اجبارهای آنها بیش از حد و غیر منطقی است.
شما می توانید در یافتن یک درمانگر باتجربه به او کمک کنید. بحث در مورد OCD را به عنوان یک بیماری اضطرابی رایج و قابل درمان که جای خجالت یا شرم ندارد را عادی جلوه دهید. از فرد مبتلا به OCD حمایت کنید تا تجربیات خود را با خانواده و دوستان به اشتراک بگذارد. این کار به از بین رفتن تابو در مورد OCD کمک می کند.
پیشرفتهایش را هر چند کوچک بپذیرید و فرد را تشویق کنید تا برای پیشرفتش به خود پاداش دهد. سعی کنید صبور باشید و نگرش قضاوت گر نداشته باشید. این به فرد کمک می کند تا انرژی خود را به جای مقابله با خشم و عصبانیت بر بهبودی بیماری متمرکز کند. اگر انگیزه آنها کم شد و به فکر توقف درمان افتادند، دستاوردهایی را که به دست آورده اند را به آنها یادآوری کنید.
آیا شدت وسواس بر تشخیص این بیماری تاثیر دارد؟
اگر شخصی در طول روز ساعات زیادی را به اعمال و افکار وسواسی مشغول باشد میتوان گفت که او دچار وسواس عملی شدید است یا بیش از ۲ ساعت طول کشیدن استحمام فرد نیز دلیل شدید بودن وسواس او میباشد. بنابراین شدت وسواس افراد دارای افکار یا اعمال وسواس گونه با سایرین یکسان نیست.
دو نشانه اصلی OCD چیست؟
از نشانه های اصلی اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)، وسواس و اجبار هستند. وسواس جبری شامل افکار یا صحنههایی هستند که به صورت ناخواسته باعث تشدید ناراحتی فرد از موضوعی میشوند.
تفاوت بین OCD و اضطراب چیست؟
با وجود اینکه افکار وسواس گونه قسمت مهمی از اختلال اضطراب و OCD هستند؛ اما تفاوت OCD با افکار وسواسی و اعمال اجباری در نتیجه آنهاست. یعنی فردی دارای اضطراب عمومی دغدغههای کمتری نسبت به فرد وسواسی دارای رفتارهای اجبارگونه دارد.
بهترین درمان برای OCD چیست؟
به طور خاص، مؤثرترین درمانها نوعی از CBT به نام پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP) است که قویترین شواهد را در حمایت از استفاده از آن در درمان OCD، و یا دستهای از داروها به نام مهارکنندههای بازجذب سروتونین یا SRI دارد.